|
اخبار > سيد محمد بهشتي در نقش جهان : ابيانه يك منظومه رنگين است |
|
سيد محمد بهشتي در نقش جهان : ابيانه يك منظومه رنگين است
|
چهاردهمين نشست علمی هنر و باستان شناسی با موضوع «روستای تاريخی، فرهنگی ابيانه» چهارشنبه 16 ارديبهشت ماه، برگزار شد.
چهاردهمين نشست علمی هنر و باستان شناسی با موضوع «روستای تاريخی، فرهنگی ابيانه» چهارشنبه 16 ارديبهشت ماه، برگزار شد.
به گزارش روابط عموميمركز هنر پژوهي نقش جهان، وابسته به فرهنگستان هنر، در اين نشست كه به همت فرهنگستان هنر و با همكاري مديريت امور پايگاههاي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كشور برگزار شد؛ مسعود نصرتي؛ مدير امور پايگاههاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به عنوان اولين سخنران، ابيانه را بخشي از افتخارات تاريخ ايران دانسته، گفت: «ابيانه بخشي از افتخارات تاريخ ماست. ابيانه الگويي است كه ميتواند براي بافتهاي قديميو كهن ما پايدار بماند. اين در حالي است كه، توسعه شهرنشيني و نگاه به ساختمانسازي، مشكلي است كه روستاي تاريخي ابيانه را تهديد ميكند.توسعه شهرنشيني همواره به دنبال ساختمانسازي است. امروز اگر نگاهي به لواسانات بياندازيم متوجه ميشويم که ديگر چيزي از آن بافت تاريخي باقي نمانده است. از سوي ديگر ساخت و سازهايي که امروز در آنجا انجام گرفته است هيچ نسبتي با گذاشته ما ندارد.گر چه خوشبختانه در ابيانه، حتي در افق آسمان نيز خدشه اي وارد نشده و ساخت وساز چنداني صورت نگرفته كه ما را نگران كند و همهچيز باقي مانده است.»
نصرتي در ادامه سخنان خود تصريح كرد: «اگر نگاهي به كارايي پايگاهها داشته باشيم، پايگاههاي ميراث فرهنگي بهصورت يك وصله به بافتهاي تاريخي متصلاند و از آنها حفاظت ميكنند. اميدواريم با تلاش معماران و ميراثداران، اين بافت كهن باقي بماند، همانگونه كه ابيانه براي ما باقي مانده است. دفتر امور پايگاهها تلاش ميكند، برخي از امور را در اختيار پايگاهها در هر استان قرار دهد.»
نصرتي با بيان اين مطلب که بايد اين ميراث کهن را براي آيندگان نگاه داريم، تصريح کرد: «اگر اين تعلق خاطر را به تهران نيز داشتيم، بافتهاي تاريخي تهران دچار اين همه بلا نميشد. اميد است که با همياري معماران و ميراث داران ، بافتهاي کهن ما همانند ابيانه باقي بماند.»
عظيمه رياحي دهكردي ؛ مدير پايگاه تاريخ فرهنگي ابيانه، به عنوان سخنران بعدي اين نشست تخصصي، ضمن ارائه تاريخچه پايگاه ابيانه، گفت: «از آغاز شکل گيري پايگاه ابيانه؛ زمستان سال 1381، فعاليتهايي در بخش حفاظت و مرمت، به ويژه بناهاي مذهبي، راهاندازي موزه مردم شناسي ابيانه؛ با هدف معرفي ابيانه به گردشگران و اشتغالزايي براي جوانان ابيانه، در اين پايگاه صورت گرفته است.»
رياحي در ادامه سخنان خود گفت: «مطالعات باستانشناسي بيانگر پيشينه چندهزار ساله سکونت در منطقه ابيانه است. به ظاهر صحبت کردن درباره ابيانه ساده است، اما اينطور نيست. وقتي از ابيانه صحبت ميشود، صحبت از تاريخ ايران است. ابيانه بخشي بسيار زيبا و کهن، از تاريخ پرافتخار ايران است که خوشبختانه به لطف خداوند و مردم خوب ابيانه ويژهگيهاي خود را حفظ کرده است. اين مهم تنها با نگاه متعصبانه اهالي اين روستاي تاريخي ممکن بوده است.»
در ادامه اين نشست عظيمه رياحي دهکردي با اشاره به اين مطلب كه تاريخ زنده در ابيانه ما را بر آن داشت تا جهاني باشيم، اظهار داشت: «پنج مورد براي ثبت جهاني وجود دارد که اگر هر روستايي يک ويژگي آن را داشته باشد به ثبت جهاني ميرسد، که خوشبختانه ابيانه چهار مورد از موارد مورد اشاره را به خود اختصاص داده است. هر سال ،يک روستاي قديميبه ثبت جهاني ميرسد و ما در حال حاضر منتظر هستيم تا نوبت به ابيانه برسد.»
او با اشاره به انجام كارهاي پژوهشي در زمينههاي معماري، باستانشناسي، زبان و گويش، گفت: «پژوهشي دقيق در زمينه مردمشناسي، معماري، باستانشناسي، زبان و گويش ابيانه انجام شده كه با همکاري پژوهشکده مردمشناسي به صورت يک کتاب منتشر شده است. همچنان اين پژوهشها در حوزههاي جزييات معماري روستا، گياهان دارويي ابيانه، مطالعه و بررسي پايانه شرق روستا، بررسي جامع دره برزرود، طرح جامع ابيانه، تاريخ، معماري و خط نوشتههاي سقفهاي اين روستا ادامه دارند.»
مدير پايگاه ميراث فرهنگي روستاي تاريخي ابيانه با تأكيد بر ثبت كامل اين روستا در سال 1354 در فهرست آثار ملي، اظهار كرد: «بهدليل قدمت بناهاي روستا كه مربوط به دورههاي سلجوقي، صفوي و ساساني بهنظر ميآمدند، بايد تعدادي از اين بناها بهصورت جداگانه در فهرست آثار ملي به ثبت ميرسيدند. ثبت 27 اثر روستاي ابيانه در فهرست ميراث ملي و همچنين مرمت بيش از 76 خانه تاريخي در اين روستا، يکي ديگر از دستاوردهاي پايگاه ميراث فرهنگي ابيانه است.»
رياحي ضمن ارائه آمار و ارقام درباره فعاليتهاي اين پايگاه، گفت: «تهيه نقشه روستاي تاريخي ابيانه و مطالعات باستانشناسي و مستندنگاري بناهاي ارزشمند و تاريخي- شامل مستندنگاري 42 بناي تاريخي، هفت بناي مذهبي و 11 بناي عمومي- از ديگر فعاليتهاي اين پايگاه است. اقدامات حفاظتي مانند جلوگيري از ساختوسازهاي غيرمجاز، سم پاشي مراكز آلوده و مشكوك به آفات و چوب خوارها، برف روبي بناهاي تاريخي، توزيع مرگ موش بين اهالي و تعويض درهاي چوبي به جاي فلزي از جمله برنامههاي ديگر پايگاه ابيانه به شمار ميرود. اما متأسفانه با تمام اين تلاشها، آمار مرمت اين بناها سير نزولي دارد، چون اعتبار پايگاه در سال گذشته به بيست ميليون تومان رسيد.»
مدير پايگاه ميراث فرهنگي روستاي تاريخي ابيانه ركود زندگي در ابيانه را يكي از معضلات اساسي عنوان كرده، گفت : «به دليل علاقه بسيار جوانان ابيانه به تحصيلات و دانش و مهاجرت جوانان براي ادامه تحصيل و زندگي؛ اقتصاد دچار رکود شده و از سوي ديگر، نبود جوانها سيستم زيست، اقتصاد و اشتغال مردم را دچار رکورد کرده است. در گذشته، مديريتي در ابيانه بود كه بسيار دقيق عمل ميكرد، اين مديريت متأسفانه به مرور دچار ازهمگسستگي شد. از طرفي ديگر به دليل نبود مديريت واحد، شاهد نبود تعادل در وجوه مختلف مانند؛ معماري، کشاورزي، روابط اجتماعي، همسر گزيني و حتي پوشش هستيم.»
رياحي مشكل ديگر ابيانه را حضور گردشگران تفريحي دانسته، گفت: «يكي از مسايل كنوني كه در ابيانه با آن مواجه هستيم گردشگرانياند كه به ابيانه ميآيند. تنها راهكار براي جلوگيري از ادامه روند كنوني، حذف گردشگران تفريحي و حمايت و برنامهريزي دقيق و قانوني براي گردشگران فرهنگي است. در اين راستا حذف گردشگران تفريحي و حمايت و برنامهريزي دقيق و قانونمند از گردشگران فرهنگي ابيانه، از سوي مسئولان مربوطه امري لازم و ضروري به نظر ميرسد. متأسفانه به دليل تمسخر برخي گردشگران هم اکنون برخي از زنان ابيانه لباس كهن ابيانه را نميپوشند. لباسي که حدود بيست متر پارچه دارد و سرشار از رنگهاي طبيعي و زيبا است.»
دهکردي در پايان گفت: «مردم ابيانه، افرادي با فرهنگ کاملاً ايراني هستندکه براي شناخت ابيانه، نگاه کامل و دقيق به آنها امري لازم و ضروري است.»
در ادامه اين نشست، سيد حسن ميري؛ مجري طرح حفاظت جامع ابيانه گفت: «در بررسي طرح حفاظت جامع ابيانه ، ابتدا تفاوت آن با طرحهاي مشابه مورد بررسي و بازخواني قرار گرفت. هدف از اجراي طرح حفاظت جامع ابيانه، شناخت و تقويت جايگاه فضايي منطقه روستايي ابيانه ونيز تعامل آن با نقاط پيرامون است.» مدير پروژه تهيه طرح حفاظت جامع ابيانه با تأكيد بر اختلاف موجود بين طرحهاي متعارف و آن چه كه تحت عنوان حفاظت جامع ابيانه تهيه شده، گفت: «اختلاف در مباني نظري، نوع نگاه و چشماندازي كه مبناي طرح است و اختلاف روشي كه در تهيه طرح بود. پيش از اينكه اقدام به تهيه طرح حفاظت كنيم، طرحي تهيه و اجرا شده بود كه صرفاً نگاهش به كالبد روستا بود. علاوه بر كالبد روستا، مناسبات فرهنگي و هنجارهاي اقتصادي و مالي مجموعه زيستگاه را با كساني كه در آن زيستگاه ساكن بودند، بهعنوان يك بخش واحد، در ميان گذاشتيم و تلاش كرديم، هر توجهي كه به كالبد ميشود، ما به ازاي آن در فرهنگ و اقتصاد نيز باشد. آنچه در موضوع حفاظت از بافتها مطرح است، توجه به مناطق شهري است، در مناطق روستايي تجربهاي نداريم يا اگر هست، حداقل است. پس پيشنهاد ميكنيم كه حتما نگاه و ادبيات مخصوص به جامعه روستايي را در طرحهاي حفاظت از مناطق روستايي تدوين كنيم تا در دستور كار قرار گيرد. آنچه اكنون متداول است، معمولا نگاه كردن به كالبد بهصورت يك موزه است، تا ديگران با تاريخ آشنا شوند، ولي چون اين بحث پاسخ نميدهد، از آن بهراحتي عبور ميكنيم.»
مدير پروژه تهيه طرح حفاظت جامع ابيانه در توضيح اهداف اصلي طرح حفاظت جامع روستاي تاريخي ابيانه، اظهار داشت: «شناخت و تقويت جايگاه فضايي ـ منطقهيي در تعامل با نقاط اطراف، ساماندهي و حفاظت بافت و كالبد روستا، مرمت، احيا و تجهيز فضاهاي باارزش تاريخي، معماري و محيطي، حفظ، احيا و شناسايي ارزشهاي فرهنگ و معماري و منظر روستا و معرفي آن تا سطوح فراتر از جمله اين اهدافاند.»
وي بسترسازي هدايت توسعه كالبدي روستا بهصورت موزون و همگن با محيط و با مشاركت مردم محلي، كمك به تأمين و توزيع عادلانه امكانات و خدمات براي جمعيتهاي ساكن شناور بومي و گردشگران، بسترسازي زمينههاي سرمايهگذاري و اشتغالزايي مناسب با ماهيت و ارزشهاي موجود روستا براي افزايش ضريب ماندگاري جمعيت و تشويق بازگشت مهاجران بومي و تدوين ضوابط و مقررات فراگير درباره عرصههاي سكونتي و تفريحي را از جمله اهداف ديگر تهيه طرح حفاظت جامع ابيانه دانست.
او با تأكيد بر اينكه مشكلات روستاي ابيانه با يك دهياري حل نميشود، گفت: «حتما بايد در اين حوزه، كارهاي بيشتري انجام شود و اين قضيه به مسئولان شناسانده شود تا ابيانه در اندازه خود رشد يابد. توجه به وجوه اقتصادي ابيانه از ديگرمواردي است که بايد مورد توجه مسئولان مربوطه قرار گيرد.»
ميري افزود: «وضعيت كنوني ابيانه داراي تفاوتهاي اساسي با ديروز است. زماني حدود 1600 نفر در ابيانه زندگي ميكردند، هم اکنون جمعيت ابيانه فقط 300 نفر برآورد شده که اين ميزان در سه-چهار سال آينده به زير 100 نفر خواهد رسيد. اين روستا يك لايه دارد، بهعنوان بخش كالبدي كه فقط آن را ميتوان ديد؛ اما ابيانه در لايههاي ديگرش حدود 35 هزار هكتار مساحت دارد كه بخشي از اقتصاد آن را شامل ميشود و مزارعي كه در اين 35 هزار هكتار شكل گرفتهاند. لايه سوم ابيانه با يك شعاع 50 كيلومتري در اطراف ابيانه گسترده شده و جمع اين موارد ابيانه را بهوجود آورده است. ابيانه با توجه به لايههاي مختلف و ناشناختهاي كه دارد، يك امپراطوري روستايي كوچك است و فكر ميكنيم، در ابعاد فرهنگي و مردمشناسي به مطالعات بيشتري نياز دارد.»
مدير پروژه تهيه طرح حفاظت جامع روستاي ابيانه در ادامه سخنان خود يادآور شد: «با توجه به منظر فرهنگي، حفاظت جامع و توسعه پايدار، راهبردها و راهكارها براي حفاظت جامع از اين محيط زيستي مورد استفادهاند. همچنين ساماندهي محيط کالبدي ، مرمت و احياي يک سري از بناهاي با ارزش تاريخي ، شناسايي ، حفظ و احياي ارزشهاي فرهنگي و منظر روستا ، بستر سازي ، هدايت و توسعه کالبدي روستا به شکل موزون از ديگر اهداف اجراي اين طرح به شمار ميآيند.»
وي در توضيح سير تحول رويكردهاي حفاظت از روستاي ابيانه، گفت: «تفاوت طرح توسعه ابيانه با طرحهاي ديگر ، بحث حفاظت از ابيانه در قالب يك رويكرد جامع با گرايش پايدار است. اين تفاوتي است كه بين اين نگاه و نگاههاي ديگر موجود است، هرچند اسناد مكتوب براي ساماندهي كالبدي را نيز فراموش نكردهايم.»
عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي بر توزيع عادلانه امکانات و خدمات براي تماميگردشگران ، افراد ساکن و شناور بوميتاکيد کرد و افزود: «در اين راستا بستر سازي براي سرمايهگذاري به منظور امکان حفظ وضعيت موجود و نيز جلب توجه مسئولان به ارزشهاي ابيانه از ديگر مواردي است که بايد به آنها توجه شود.»
وي با اشاره به تنها دبيرستان قديميابيانه که توسط ساکنان ابيانه در دهههاي بيست ساخته شده بود اظهار داشت: «براساس پيش بينيهاي صورت گرفته قرار است با همکاري موسسه گراتر،اين دبيرستان به پژوهشکده مطالعات مردم شناسي تبديل شود.»
وي در پايان از مذاکرات اوليه براي ايجاد و پايهگذاري هسته مطالعاتي ساخت وساز با خشت در ابيانه خبر داد.
غلامحسين پورمهراب، مرمتگر مسجد جامع و دو امامزاده ابيانه، در ادامه اين نشست ضمن انتقاد از مرمتهاي غير اصولي در ابيانه، درباره مسجد جامع ابيانه گفت: «يكي از مشكلاتي كه ميتواند براي يك بناي تاريخي رخ بدهد، مرمت غلط و غير علمياست كه متاسفانه در بسياري از موارد شاهد آن هستيم . در بروز اين مشكل، دلايل مختلفي دخيل هستند كه از آن جمله ميتوان به دخالت افراد غير متخصص ، نبود بودجه كافي و بهموقع و ... اشاره كرد . براساس بررسيهاي انجام شده مرمتهاي غيراصولي و ناآگاهانه، نقطه مشترک بين آثارو بناهاي تاريخي موجود در نقاطي مانند ابيانه، ميمند و ميبد است. مرمتهاي غير اصولي گوشهاي کوچک از فعاليتهاي تخصصي است که همواره توسط مردم عامي و متوليان بناهاي تاريخي انجام شده است.»
کارشناس ارشد معماري سنتي، با بر شمردن ويژگيهاي معماري مسجد جامع ابيانه و آسيبهاي وارده به آن، اظهار داشت: «مسجد جامع ابيانه يکي از قديميترين بناها و داراي معماري زيبا، در گذر اصلي ابيانه واقع شده است. اين بنا داراي دو شبستان کوچک و بزرگ و محراب زيبايي است که که در منطقه بي نظيراست. به مرور زمان ، تاثير آب تخريبهايي در اين نقطه از شبستان وارد کرده بود. به طوري که از سمت داخل تيرهاي باربر نشست کرده بودند. فرسودگي مصالح ، نشست طاق بر اثر فرسودگي ديوار باربر، بارشهاي جوي و نيز دخالتهاي نابجاي انساني از جمله آسيبهاي طبيعي و انساني موجود در اين بنا به شمار ميروند. با شروع عمليات ، ابتدا، حفاظت موقت از محراب انجام شد. سپس در نخستين اقدام، لايههاي فرسوده بام نيز جمع آوري شد. به منظور استحکام بيشتر ديوار و شبستان ،تا حد امکان خشتهاي فرسوده با خشتهاي نو تعويض شدند . احياي دو هواکش موجود در سقف اين بنا به منظور تهويه هواي بهتر هوا در شبستان هم يكي ديگر از كارهاي عمده گروه مرمت اين بناي تاريخي است.»
اين مرمتگر بناهاي سنتي در پايان سخنان خود، گفت : «مرمت اصولي مراحلي دارد كه در صورت رعايت دقيق ، ميتواند موفقيت آميز باشد و تا ساليان دراز ساختمان را حفاظت كند. دوبناي تاريخي مسجد جامع و امامزاده ابيانه كه هر يك چند صدسال قدمت دارند، در اثر مرمت غير اصولي دچار آسيبهاي جدي شده بودند و خطر تخريب، بخشهايي از بناها را تهديد ميكرد. پايگاه پژوهشي ابيانه طي مرمتهاي اضطراري از اين دو بنا، رفع خطر كرده و نقاط آسيب ديده را به بهترين صورت مرمت كرده است.»
محمد مير شکرايي؛ رئيس سابق پژوهشکده مردم شناسي، به عنوان سخنران بعدي، در سخنان خود ضمن تأكيد بر خود باوري هويت روستاي ابيانه، گفت: «در ابيانه بسياري از عناصر هويت ساز فرهنگي كه هر كدام هسته هويتي يك زيستگاه را ميتوانند بسازند ، در كنار هم و با هم قرار گرفته اند. چنين است كه ابيانه نه يك كاسه آّبگينه، كه يك جام بلور است . بلوري كه پرتوهاي گوناگون در آن ميشكنند و رنگ به رنگ ، همچون كمان هفت رنگ آسمان ، از آن باز ميتابند.»
مير شكرايي در ادامه افزود: «هر يک از عناصر روستاي ابيانه هويت سازست و ميتواند زيستگاهي را ارزشمند کند. ويژگيهاي موجود در ابيانه ، در هيچ يک از روستاهاي ديگر کشور وجود ندارد چرا که اين روستا ، عناصر فرهنگي خود را در خود حفظ کرده است. براساس پژوهشهاي صورت گرفته، ابيانه روستايي است که در بازگشت به خود، شکل معناداري گرفته است.»
درادامه اين نشست سيد محمد بهشتي؛ رئيس پيشين سازمان ميراث فرهنگي، با مطرح کردن سوالي مبني بر اينکه آيا ابيانه شهر است يا روستا؟، افزود: «همه اهالي ابيانه، اين مكان را بهعنوان روستا ميشناسند؛ ولي اين پرسش مطرح ميشود كه ابيانه شهر است يا روستا؟ درحاليكه براساس همه قرائن ظاهري بهنظر ميرسد، اين مكان روستاست. هر جا که در آن تمدني وجود داشته باشد، خواسته يا ناخواسته نام شهر بر آن گذاشته ميشود، بنابراين در يک روستا با نوعي فرهنگ مواجه هستيم که آن را بايد نهاد فرهنگ روستايي ناميد. در روستا مکانهايي وجود دارد که داراي تمدن هستند، ارزش عملکردي نيز دارند، از زبان نيز استفاده عملکردي نميکنند، چراکه زبانشان حامل پيامهاي ديگري است.»
وي ادامه داد: «معمولا زماني كه درباره شهر صحبت ميكنيم، شاخصههايي مانند جمعيت، مجسمه، بلوار، ميدان، ساختمانهايي با اشكال مختلف، بزرگراه و خيابانهاي اصلي از مواردياند كه ميتوانند شهر و روستا را از يكديگر جدا كنند و در تعاريف ما آن مكان بايد شهر باشد. ما تا پنجاه سال پيش، درك دقيقتري نسبت به شهر داشتيم. در آن زمان، بدون توصيف هيچ موردي، متوجه وضعيت مكاني ميشديم. در واقع، در هر جايي كه شاهد تمدن و مناسبات مدني باشيم، آن مكان شهر ناميده ميشود.»
وي در توضيح تمدن و مناسبت مدني، اظهار داشت: «تمدن مهمترين شاخصه شهر بودن يك مكان است. اگر اين تمدن و مدنيت نباشد، هرقدر آن شهر جمعيت زيادي داشته باشد و داراي بلوار و اتوبان باشد، شهر محسوب نميشود. در مقايسه ميان دو منطقه كرج و ابيانه، درباره شهر يا روستا بودن آنها، همه كرج را شهر حساب ميكنند، ولي در حقيقت، كرج يك روستا است؛ اما ابيانه بهخاطر وجود مدنيت و آداب و رسوميكه دارد، يك شهر است. ادبياتي كه مردم ابيانه با آن صحبت ميكنند، همه معنا دارند. آنها از زبان فقط استفاده عمكردي نميكنند، بلكه يكسري پيام ديگر هم دربردارد. در كشور ما، زيستگاههاي ديگري نيز شبيه ابيانه وجود دارند كه ظاهرا كوچكترند، ولي زماني كه آنجا ميرويم، آن مكانها روستا نيستند، چون داراي مناسبت مدني حاكم بر خود هستند. اين سنت وجود داشته كه در حيات اجتماعي ما ايرانيها، هر زمان كه قدري ثبات ايجاد ميشده، مدنيت به مثابه يك تحفه تا اعماق روستاهاي ما رسوخ داشته است.»
مدير دانشنامه تاريخ معماري و شهرسازي ايرانزمين، وجود مسجدجامع در شهرها را مهمترين نشانه براي شهر بودن يك منطقه دانست و اظهار كرد: «از ويژگيهايي که ممکن است روستايي به شهر تبديل شود، داشتن مسجد است که در ابيانه نيز وجود دارد. اين مسجد بيش از هزار سال قدمت دارد. تا سال 1335 در كل ايران فقط دويست شهر داشتيم، ابيانه به اعتبار اينكه يك راه ارتباطي قوي بوده، شهر نشده و اين منطقه در مقايسه با شهرهاي ديگر، يك منظومه رنگين است، يك شهر با چند آبادي. اكنون بايد يك باستانشناسي فرهنگي انجام داد تا براساس آن، احتمال رشد ابيانه را بررسي كرد.»
بهشتي ادامه داد: «فرصت تعامل بين شهر و روستا زماني بهطور جدي فراهم ميشود كه در عمل، اين تحفه (مدنيت) از شهر به روستا منتقل شود. منظور، يك جور برخوردار شدن از شهريت در فضاي روستايي است كه حاصل تعامل با شهر، بهخصوص در دوره ثبات بوده، ولي گاهي اين احتمال پيش ميآيد كه اساس بنياد يك زيستگاه بر مناسبات مدني شكل ميگيرد و به نيازي كه مستلزم برخورداري از فرهنگ شهرنشيني است، پاسخ داده ميشود.»
اين مدرس دانشگاه در پاسخ به اين پرسش كه چرا ابيانه با زيستگاههاي اطراف خود متفاوت است، بيان كرد: «ابيانهييها از ابتدا تفاوتهايي را با ديگر مكانها داشتهاند، از ابتدا به مكان ديگري مربوط بوده، سپس در اين نقطه استقرار پيدا كردهاند و بنا به كيفيت فرهنگشان شايد از جمله قديميترين نقاط كشور باشند، چون شواهد عيني حضور اسلام را در ابيانه ميتوان ديد. اين قضيه فقط يك شهريت و يكسري مناسبات مدني را ميطلبد.»
وي در پايان تاکيد کرد: «من معتقدم، ابيانه شهر است، چون شرط شهر بودن به شهريت و مدنيت است. ابيانه شهري استثنايي است كه شهريت آن براثر توسعه يك روستا نبوده؛ بلكه بنا به نقش ناگزيري كه از شاخصهاي مدنيت داشته و قطع نشده، شهر است. درحال حاضر شواهدي در دست است که دلالت بر شهر بودن ابيانه دارند. از سويي ديگر بر اساس مطالعات باستان شناسي و فرهنگي صورت گرفته، ميتوان شهر بودن ابيانه را ثابت کرد.»
مجيد نوري، ديگر سخنران اين نشست، با تأكيد بر نگرش خاص و كارشناسي بر ساخت و سازها با توجه به معماري كهن ابيانه، گفت : «درمرمت و بازسازي بناهاي ابيانه، با توجه به تداوم زندگي در آن، ميبايست، اقدامات و پيش بينيهايي براي بهتر كردن كيفيت محيط كالبدي و فضايي، انديشيده شود تا علاوه بر جلوگيري از ساخت و سازهاي جديد ، بناها با نيازهاي امروزي تطابق داشته باشد. در اين راستا برقراري نوعي تعادل و سازگاري بين بافت قديم و جديد ضروري بهنظر ميرسد.»
نوري در ادامه تصريح كرد: در اين زمينه آنچه كه بيشتر اهميت دارد بهره گيري از طبيعت است چراكه استفاده از مصالح بوميحداقل ضررهاي اقتصادي و زيست محيطي را در پي دارد. توجه به شيوه معماري موجود در روستا كه به بهترين وجه اجرا شده و به ريزترين مسايل استحكام بخشي و زيبا شناختي بنا توجه شده ، بهترين الگو و شاخص در جهت مرمت و بازسازي بناها ميباشد. لذا مرمت بناها تابع شيوههاي سنتي موجود و بهره گيري از اصول علمي بهصورت توأمان است.»
بهرخ برومندي به عنوان آخرين سخنران اين نشست، با ارايه توضيحاتي درباره ويژگيهاي آييني و تدفيني در دره تاريخي برزرود، به شيوه كهن نياكان ابيانه در انجام مراسم آييني، مذهبي اشاره كرد. در پايان اين نشست يك روزه كه با استقبال انبوهي از علاقهمندان شهرهاي تاريخي، صاحب نظران و محققان همراه بود، از فعاليتهاي بهرخ برومندي؛ پژوهشگر برتر پايگاه، تقدير شد.
|
|
|
|
|
زمان انتشار: سه شنبه ٢٩ ارديبهشت ١٣٨٨ - ١٢:١١ | نسخه چاپي
...در حال ثبت نظر نظر شما ...در حال ثبت نظر خروج
|