اخبار > در هم انديشي چند صدايي عنوان شد : چند صدايي، جلوهگاه هنر اجتماعي
در هم انديشي چند صدايي عنوان شد : چند صدايي، جلوهگاه هنر اجتماعي
هم انديشي چند صدايي در هنر ايران، صبح روز يكشنبه، يازدهم اسفندماه، با حضور ميرحسين موسوي، رياست فرهنگستان هنر، بهمن نامورمطلق، دبير فرهنگستان هنر و ساير استادان و پيشكسوتان هنري و جمعي از دانشجويان و علاقهمندان، در سالن كنفرانس ساختمان مركزي فرهنگستان هنر، گشايش يافت.
هم انديشي چند صدايي در هنر ايران، صبح روز يكشنبه، يازدهم اسفندماه، با حضور ميرحسين موسوي، رياست فرهنگستان هنر، بهمن نامورمطلق، دبير فرهنگستان هنر و ساير استادان و پيشكسوتان هنري و جمعي از دانشجويان و علاقهمندان، در سالن كنفرانس ساختمان مركزي فرهنگستان هنر، گشايش يافت.
به گزارش اداره كل روابط عموميفرهنگستان هنر، در آغاز اين هم انديشي، ابتدا اردشير صالح پور، عضو هيئت علميهم انديشي، به ارائه گزارشي درباره نحوه برگزاري اين هم انديشي يك روزه پرداخت و گفت: «فرهنگستان هنر، در راستاي معنابخشي و هويت بخشي، در زمينههاي مختلف، در شناساندن و ترويج هنر، به مطالعات ميان رشتهاي هنري پرداخته است. اين هم انديشي كه به پيشنهاد معاونت پژوهشي فرهنگستان هنر و دبيري دكتر بهمن نامورمطلق صورت گرفته، متشكل از اعضاي هيئت علميشامل: دكتر غلامرضا اسلامي، دكتر زهرا رهنورد، دكتر بلخاري، دكتر فاطمه راكعي، دكتر جلال الدين كاشفي و منيژه كنگراني است كه طي شانزده جلسه با حضور شوراهاي علمي، پيرامون مسائل مطروحه به تبادل نظر پرداخته و نسبت به تبيين اهداف و چگونگي اجرا اهتمام كرده است. در اين هم انديشي، قريب يكصد مقاله در بخشها و زمينههاي مختلف، پيرامون اهداف همايش به دبيرخانه ارسال شده است كه از ميان آنها بيست و چهار مقاله در اين هم انديشي توسط پژوهشگران ايراد خواهد شد و مابقي در كتابي كه در آينده به چاپ ميرسد، ارائه ميشود.»
در ادامه از استاد شاهين فرهت، عضو هيئت علميگروه موسيقي دانشگاه تهران و عضو پيوسته فرهنگستان هنر، دعوت شد تا به عنوان پيشكسوت هنر موسيقي ايران، درباره مفهوم چند صدايي كه براي اولين بار در رابطه با هنر موسيقي عنوان شده، سخنراني كند. فرهت در ابتداي سخنان خود گفت: «پايه و اساس چند صدايي در قرن نهم مطرح شد و در موسيقي مورد استفاده قرار گرفت. البته ابتدا به صورتي ساده مورد توجه واقع شد. سادهترين نوع آن در دو صدايي بود كه به صورت موازي دو خط ملودي با فاصله سوم حركت ميكردند و به نام ژيمل معروف بود. پس از آن، قطعات سه صدايي نيز ابداع شد اين آغازي بود براي يك حركت مهم موسيقايي كه قرنها توسط آهنگ سازان بزرگ، به اوج هنري خود نزديك شد و سبب آفرينش آثار بزرگ موسيقي توسط استادان موسيقي شد.»
استاد شاهين فرهت در ادامه به توضيح بر روي يك فوگ چايكوفسكي در يك اركستر بزرگ و قطعاتي از سمفوني نهم بتهوون پرداخت و گفت: «ابتدا مسئله زنگ صداها كه از روي هم قرار گرفتن چند نت حاصل و ايجاد ميشود، مورد توجه قرار گرفت كه نتيجه آن چندصدايي از نوع هوموفوني بود؛ لذا موضوع چند صدايي مورد توجه قرار گرفت: يكي پولي فوني كه همه صداها به يك ارزش هستند و ديگري چند صدايي از نوع هوموفوني كه معمولاً يك صدا به صداهاي ديگر، مقدم است و به عبارت ديگر بقيه صداها، صداي اصلي را همراهي ميكنند كه اين نوع چند صدايي، محصول دست آهنگسازان كلاسيك همچونهايدن و موتزارت و سپس بتهوون است.»
فرهت در پايان، به توضيح درباره مسئله پوليفوني از آهنگ سازان ايراني پرداخت و براي حسنختام صحبتهايش، سوئيت سمفوني «جنگ چالدران» با اركستر زهي را كه به سفارش فرهنگستان هنر ساخته است را پخش كرد.
در ادامه دكتر بهمن نامورمطلق، دبيرعلميهم انديشي، به عنوان اولين سخنران پانل نظريه پردازي، به بحث درباره «چند صدايي باختيني و پساباختيني، تكوين و گسترش چندصدايي با تأكيد بر هنر و ادبيات» پرداخت. او در ابتدا گفت: «چند صدايي در عرصه نقد و مطالعات ادبي و هنري با باختين در نيمه نخست قرن بيستم آغاز شد اما پس از آشنايي اروپاي غربي با اين مطالعات، محققان زيادي به توسعه و گسترش اين مفهوم در ادبيات و هنرهاي ديگر پرداختند.»
نامورمطلق، در ارائه مقاله خود به سه دوره مرتبط با مبحث چند صدايي كه شامل: چند صدايي پيشاباختيني، چند صدايي باختيني و چند صدايي پساباختيني است، اشاره كرد و توضيح داد: «چند صدايي، يك استعاره است و اينكه باختين چرا در ميان تمام مفاهيم موجود در هنر، تنها پولي فوني (صدا) را مطرح كرده، خود بحث فراواني دارد كه بسياري از محققان از جمله «آنتوني بارن» به آن اشاره داشته اند. بحث باختين درباره چند صدايي را نميتوانيم از باقي مفاهيم مثل گفتگومندي، آميختگي و زمان و مكان جدا بدانيم. زيرا اين مفاهيم در كنار هم معنابخش هستند. طرح چند صدايي و گفتگومندي نزد باختين، او را در مقابل جريانهايي قرار ميدهد كه شامل جريان سبك شناسها، لغت شناسها، زبان شناسها و فرماليستها است. ويژگي مشترك اين چهار گروه در متن محور بودن آنهاست. باختين با طرح موضوع گفتگومندي و چند صدايي، هم به حوزه ارتباط متن با فرامتن ميپردازد و هم به درون متن ميپردازد و در مقابل اين چهار گروه قرار ميگيرد.»
وي افزود: «صدايي كه باختين از حوزه موسيقي به عاريت ميگيرد، بهترين وجه آن در گونه رمان است. به خصوص رمانهاي «داستايوفسكي». او معتقد است، صدا هنگاميايجاد ميشود كه يك شخصيت در رمان، داراي هويت مستقل باشد و صدايش زير سلطه ديگر شخصيتها قرار نگيرد. باختين علاوه بر آثار داستايوفسكي، از «رابلر» نيز براي تبيين چندصدايي كمك ميگيرد. او معتقد است كه هر چقدر به قاعده هرم اجتماعي نزديكتر ميشويم، چند صدايي بيشتر است و هر چقدر به سمت رأس حركت كنيم، تك صدايي حاكم است. مثلاً در مقايسه كارنوال با رژه ارتشي، ميتوان گفت كه در كارناوال هر كس لباس، بيان و حركات خاص خود را دارد كه همگي نزد باختين در مفهوم صدا قرار ميگيرد. اما در رژه ارتشي، تنها يك صدا شنيده ميشود و همه افراد از آن صداي واحد تبعيت ميكنند و حركت مستقلي وجود ندارد.»
نامورمطلق در پايان صحبتهايش با نگرشي تحليلي ضرورت وجود چند صدايي در هنر را مورد سؤال قرار داد و اينكه چه شرايطي براي ظهور چند صدايي در هنر لازم است؟ و توضيح داد: «اگر ما آميختگي فردي و اجتماعي نداشته باشيم، نميتوانيم به ايجاد چند صدايي بپردازيم.»
دكتر اميرعلي نجوميان، عضو هيئت علميدانشگاه شهيد بهشتي، آخرين سخنران از پانل نظريه پردازي هم انديشي چند صدايي در هنر ايراني بود كه مقاله خود را با عنوان «خوانش پلي فونيك،خوانش كونترپوان و خوانش زايشي واساز» ارائه داد. او ويژگي پلي فونيك در نقد ادوارد سعيد و ژاك دريدا را هدف اصلي مقاله خود معرفي كرد و گفت: «ادوارد سعيد در كتاب فرهنگ و امپرياليسم نوعي خوانش متن را معرفي ميكند و آن خوانش كونترپوان است. جالب اينجاست كه اصطلاح كونترپوان خود هميشه در كنار پولي فوني در موسيقي به كار ميرود. كونترپوان رابطه بين چندين صداست كه از نظر ريتم مستقل، و از نظرهارموني، تابع يكديگرند. به عنوان نمونه فوگهاي باخ از پلي فونيكترين نمونههاي موسيقي باروك هستند كه ساختار آنها بر اساس عنصر كونترپوان شكل گرفته است. خوانش كونترپوان (يك نت در برابر نت) ادوارد سعيد، خواندن متن برخلاف جريان اصلي متن است. يعني اگر متني با زاويه ديد مسئله گر نوشته شده است، سعيد پيشنهاد ميكند كه آن را از زاويه ديد سلطه پذير بخوانيم.»
نجوميان در ادامه به بررسي طرح دو خوانش ادبي-هنري و ارتباط اين دو خوانش با مفهوم پلي فوني پرداخت.