زنده ياد استاد «سرور احمدي» از جمله هنرمنداني بود که با «معنا» مرتبط شده ولي قادر به بيان آن نبود مگر به زبان موسيقي و هنر.
«اي كاش بتوانيم براي تمامي بزرگان عرصه فرهنگ و هنر ايران كه بخشي از تاريخ هنري را به خود اختصاص ميدهند، مراسمي شايسته تقدير اين بزرگواران برگزار كنيم. سال گذشته فرهنگستان هنر توانست مراسم بزرگداشتي براي زنده ياد استاد «سرور احمدي» برگزار نمايد و هماكنون نيز خانواده فرهنگستان هنر خود را شريك غم و فقدان اين استاد هنرمند ميداند.»
اينها سخناني بود كه «بهمن كاظمي» معاون پژوهشي فرهنگستان هنر در بزرگداشت زنده ياد «استاد عبدالله سرور احمدي» عنوان كرد. بزرگداشتي كه به مناسبت چهلمين روز درگذشت اين هنرمند فقيد، دوشنبه 26 تير در سالن ايران فرهنگستان هنر در حضور عده كثيري از دوستاران فرهنگ و هنر، خانواده سرور احمدي و اصحاب رسانه برگزار شد.
معاون پژوهشي فرهنگستان هنر موسيقي نواحي و اقوام ايراني را روايت ماورايي دانست كه در زندگي روزمره ما ساري و جاري است. روايتي كه هرچه فاصله تاريخي ما از آن بيشتر شده سخنش افزون تر ميشود. كاظمي درباره ساز «دوتار» كه خاص استاد احمدي بود، گفت:« سازهايي چون دو تار، ني جفتي، تنبور و ...كه به نوعي با تم دو همراه هستند، نمادي از تداعي جهان اسطورهاي و ماورايي كه يكي نمادي از حضرت «آدم» است و ديگري نماد «حوا».»
كاظمي در تشريح بيشتر اين نوع سازها اظهار داشت:« هر كدام از اين نمادها بسته به شرايط جغرافيايي حامل پيامي ماورايياند كه در آن منطقه به اوج شكوه خود رسيده و ديدگاه موسيقايي آن منطقه را روايت ميكند؛ به طوري كه «مولانا» در اشعارش آن را به ابزارهايي تشبيه ميكند كه مومنان در بهشت ميشنوند.»
اين پژوهشگر حوزه موسيقي سخنش را با ابراز همدردي و تسليت به خانواده « سرور احمدي» به پايان برد.
بر اساس اين گزارش، پس از آن نماهنگي از اجراي زنده ياد «استاد عبدالله سرور احمدي» كه در سال 1386 اجرا شده بود با عنوان مقام «سبزه پري» پخش شد. پنجه سحر آميز استاد در ميان تارهاي «قَلَندَرش» چونان پيچ و تاب ميخورد كه عشق و شورش را به همه آنچه متعلق به سرزمينش بود نشان ميداد، او ميخواست تاريخ هنرش را جاودانه سازد.
سخنران بعدي اين مراسم «علياصغر بياني» پژوهشگر موسيقي نواحي و نوازنده سه تار بود كه با مقدمهاي در تشريح «معنا» سخنانش را آغاز كرد:« "معنا" در حقيقت وجود خارجي دارد كه براي ما قابل حصول و دريافت نيست و اكنون كه ما در اينجا حضور داريم معاني متفاوتي حضور دارند و كافي است كه آنها را در "قيد" و "جسم" قرار دهيم تا قابل دريافت شوند. بنابر اين انسان مجبور شد تا از طريقي با "معنا" مرتبط شود و يكي از اين راهها " هنــــر" بود.»
«بياني» يكي از قالبهايي كه معنا در آن بروز و ظهور ميكند را موسيقي دانست و در تشريح بيشتر اين مضمون تصريح كرد:« اين "معنا" از جايگاه بيكران و سرزمين بيپايان جاري ميشود با لطافت و ظرافت همه هستي را دربرميگيرد و در قالبهاي مختلف اسير جسم ميشود تا بتواند اثر بگذارد. موسيقي ميتواند اين معنا را در بر داشته باشد و دراين مجراي حيرتانگيز با صوت مواجه ميشود.»
وي «شاگردي» را يكي از اصولي دانست كه ميشود به معنا رسيد و در اين باره ادامه داد:« براي اينكه بتوان به معنا دست يافت بايد «شاگردي» كرد و فن آنچه كه منجر به بروز معناست را آموخت. اين اصول در ابتدا چالش عظيمي در ذهن عادت شده و عالم معنا بوجود ميآورد كه اين عالم هنرمند است و نكتهاي بسيار ظريف.»
اين پژوهشگر در همين زمينه ادامه داد:« اين چالش او را در بحر عظيمي كه روح آموخته و قرار است در آن غوطه ور شود طوري شكل ميگيرد كه گاه بازي ذهن ماوراء به جايي غير از معنا كشيده ميشود، در حالي كه انگيزه اصلي همان «معنا» است. ما از طريق همان بازي ذهن به دنبال هويت حقيقي و يكي شدن با هنر هستيم و ميخواهيم اين معنا را خودمان رنگ دهيم.»
«بياني» درباره چگونگي دريافت هنرمندان از معنا معتقد است:« گاهي بعضي از هنرمندان با آن معنا مرتبط شده ولي نميتوانند دريافتي كه از آن معنا دارند را بيان كنند زيرا بيان قاصر است. نمونه آنها ميتوان به استاد «سرور احمدي» اشاره كرد كه با معنا مرتبط شد ولي قادر به بيان آن نبود مگر به زبان موسيقي و هنر.»
وي زنده ياد «سرور احمدي» را نمونه انساني قوي شمرد كه با امواج سهمگين روح و معنا برخورد كرده و توانسته آن را تحمل نمايد و تصريح كرد:« روح زنده ياد «سرور احمدي» با موسيقي تربت جام عجين بود و همان مفهوم «استغراق» به معناي غرق شدن و دم نزدن درباره او صدق ميكرد. روح او با امواج اين معنا يكي شده و دم برنياورده و بدون واسطه و پيچيدگي خاص اين موسيقي ما را به آن معنا مرتبط كرد. «سرور احمدي» يكي از قالبهاي عظيم اين معنا را با خود داشت كه در اشكال مختلف موسيقي نقش ايفا ميكند.»
نماهنگهاي ديگري از اين استاد فقيد كه در حضور «علياصغر بياني» در سال 1387 ضبط شده بود پخش شد كه در آن وي به تشريح و اجراي مقامهاي «مرغسقا» و « مقام جل» پرداخته بود. اين نماهنگها يادآور خاطره اين هنرمند شهير بود.
در پايان اين مراسم « سعيد سرور احمدي» فرزند زنده ياد استاد «عبدالله سرور احمدي» و « حبيب حبيبي فر» خواننده و نوازنده دو تار، مقامهايي چون « الله هو»، « مناجات»، « حسينا»، «معراج نامه»، «جمشيدي»، «چهار بيتي داد»، «سبزه پري» و «يار الله» را با ياد استاد خويش نواختند.
|