آرم فرهنگستان هنر
اخبار > نمادها و نشانه‌های اسطوره‌ای در هنر علامت‌سازی


نمادها و نشانه‌های اسطوره‌ای در هنر علامت‌سازی

 

آیین علم‌گردانی ریشه در باورهای اسطوره‌ای و آرمانی دارد و پیکربندی هر کدام از علامت‌ها حاوی نمادها و نشانه‌هایی است که توسط هنرمندان فلزکار، بنا بر اعتقادات و روایات در طول تاریخ علامت‌سازی به آن اضافه یا از آن کاسته شده است.

مولود زندی‌نژاد

شب‌هنگام که دسته‌های سوگواری عزای حسین (ع) برپاست، صدای تیغه علامت‌ها و زنگوله‌هایی که بر روی آن نصب‌اند به خیابان می‌کشاندت؛ صدایی که تداعی‌کننده برخورد شمشیرها، شیهه اسبان، زنگوله شتران و هیاهوی پرندگانی است که واقعه‌ای را در ذهنت یادآوری می‌کند و فرامی‌خواندت به خیل سوگوارانی بپیوندی که هم‌نوا شده‌اند با ابیات ترکیب‌بند کمال‌الدین علی محتشم کاشانی که در رثای ماندگارترین حماسه تاریخ سروده شده است:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین / بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

 

آیین علم‌گردانی ریشه در باورهای اسطوره‌ای و آرمانی دارد و پیکربندی هر کدام از علامت‌ها حاوی نمادها و نشانه‌هایی است که توسط هنرمندان فلزکار، بنا بر اعتقادات و روایات در طول تاریخ، علامت‌سازی به آن اضافه یا از آن کاسته شده است؛ همان هنرمندانی که وضوگرفته و با نوای حسین(ع) بر لب، از سر ارادت، ضربه بر پیکر فولاد می‌زنند و شاهکار هنری خلق می‌کنند که سال‌ها نماد عاشوراییان است و امروز، به دلیل تعب و رنج کار، بازماندگان و وارثان کمی به این کار مشغول‌اند که همان عاشقان و پیروان حسین‌اند.

 

سرگذشت هنری و استفاده از علامت‌ها در مراسم سوگواری محرّم با پرسش‌هایی همراه است که بسیاری از پژوهندگان هنری را وامی‌دارد تا به اسناد و روایات متعدد استناد کنند؛ اما آنچه تاکنون به آن اشاره شده این است که علامت‌ها در گذشته به‌عنوان بیرق و نشان قبایل مختلف ایرانی در عصر حکومت ترکمن‌ها مورد استفاده قرار می‌گرفتند؛ اما قدیمی‌ترین نشان برجای‌مانده مرتبط به جنگ چالدران است که در دست سپاهیان شاه اسماعیل صفوی قرار داشت و بر روی آن اسامی ائمه اطهار نقش بسته بود که هم‌اکنون در موزه توپکاپی ترکیه محفوظ است. روایتی نیز رایج است که علامت‌ها را به مراسم «سوگ سیاوش» نسبت می‌دهند و تندیس‌های به‌کاررفته در علامت‌ها را نمادها و نشانه‌هایی از آن دوران می‌خوانند؛ به‌عنوان مثال ساکنان بخارا، از طلوع خورشید، برای سیاوش خروس قربانی می‌کردند و این پرنده‌ای است که همه جا وقف خورشید می‌شده است. نشان خروس در برخی از علامت‌ها قرار دارد یا لاله واژگون که در ارتفاعات زاگرس می‌روید و در داستان مرگ سیاوش در شاهنامه هم به آن اشاره شده که نشان از اشک و ماتم دارد و آن را می‌توان هم در نقش سرستون‌های ساسانی‌ها دید و هم در موزه طاق بستان در کنار نقش پادشاهِ ساسانی مشاهده کرد. مجسمه شیر نیز از دیگر تندیس‌هایی که از زمان گذشته بر روی عَلم‌ها نصب می‌شده که در فرهنگ ایران باستان، نمادی از شجاعت و قدرت به شمار می‌رفته و ستارگان شاهنامه نیز همواره به شیر ژیان خطاب می‌شدند.

 

طراحی و اشکال علامت‌ها در طول تاریخ و در دوران اسلامی، به‌ویژه در حکومت صفوی، تغییرات بسیاری را پشت سر گذاشته که بیشتر حاصل ذوق هنری و خیال‌انگیز هنرمندانی بوده که از سر عشق و ارادت به امام حسین(ع) و تلفیق نمادهای ایرانی و اسلامی، بنا بر سنت و روایات متعدد، به علامت‌سازی مشغول بودند و این تغییرات آهسته‌آهسته علامت‌ها را به شکل امروزی درآورده است. علامت‌ها، بسته به تعداد و شکل تیغه‌ها، متن‌های خوش‌نویسی‌شده، مجسمه‌ها و دیگر تزیینات به‌کاررفته در آن‌ها، از یکدیگر متمایز می‌شوند و این تمایز حاصل طراحی و هنر دست فلزکارانی است که همدم آهن و آتش‌اند.

 

به‌طور کلی، هر کدام از علامت‌ها دارای تیغه‌هایی است که بی‌شباهت به مناره‌ها و سنگ‌های قبور گذشتگان نیستند و دارای تیغه میانی هستند که «شاه‌تیغ» نامیده می‌شود. شاه‌تیغ از همه تیغه‌ها بلندتر و پهن‌تر بوده و بر روی صندوقچه‌ای شش‌گوش قرار می‌گیرد. در قسمت انتهایی شاه تیغ که پهن‌ترین بخش آن را تشکیل می‌دهد، در دو پهلوی آن، دو اژدها با دهانی باز تعبیه می‌شود که برای تزیین روی سرش گلدان‌هایی نیز قرار می‌دهند.

در دو سوی شاه‌تیغ، تیغه‌ها کوتاه‌تر شده و بر روی صندوق‌های چهارگوش واقع می‌شوند. تعداد تیغه علامت‌ها نیز روایات خود را دارد. در گذشته، تعداد تیغه‌ها به صورت فرد انتخاب می‌شد. برخی از علامت‌سازان معتقدند که عَلم‌ها معمولاً از پانزده تیغ شروع می‌شده که نمادی از الله و چهارده معصوم است یا عَلم سیزده تیغ، نشان از غیبت امام زمان(عج) در میان چهارده معصوم دارد. همین‌طور عَلم پنج‌تیغ سَمبُل پنج تن آل عباست یا عَلم سه‌تیغ که به سومین امام معصوم، امام حسین(ع)، اشاره دارد که احتمالاً این اعداد فرد به قرینگی و طراحی خاص آن نیز کمک کرده است؛ اما امروزه بسته به درخواست سفارش‌دهندگان، تعداد تیغه‌ها ممکن است زوج نیز باشد.

 

معمولاً خوش‌نویسان نیز در هنر علامت‌سازی نقش بسزایی دارند. آن‌ها بر روی تیغه‌ها اسماء الهی، آیاتی چون «نصر من الله و فتح قریب»، یا اسامی معصومین را با لاکی مخصوص می‌نگارند. گاه نیز احادیث و اشعاری در طول شاسی که «شیردست» نام دارد، نگاشته می‌شود یا روی صندوقچه زیر هر تیغه خوش‌نویسی می‌شود. معمولاً کلمه الله در بالاترین بخش شاه‌تیغ، به نشانه برتری پروردگار، به نگارش در می‌آید و نام پیامبر اسلام(ص) و آیات قرآنی و دیگر اسما، به‌ترتیب، در زیر هم آورده می‌شود. گاه نیز فقط نقوش اسلیمی سراسر تیغه را فرامی‌گیرد یا صورتگری می‌شود و تمثال‌هایی از حضرت علی(ع) به همراه امام حسین(ع) و شیری در پایین آن نقش می‌بندد.

 

اما به‌طور حتم، هنرمندان بزرگی نیز در طول تاریخ علامت‌سازی حضور داشته‌اند که علامت‌سازی را از ابتدا تا انتهای کار خود به‌تنهایی به‌انجام می‌رساندند که از آن جمله باید از زنده‌یاد استاد «صفر علی بهرام نیاکان» که به استاد فولادگر مشهور بود، نام برد. استاد فولادگر در یازده رشته هنریِ مشبک‌کاری، حکاکی، خوش‌نویسی، طلاکوبی، اسلیمی‌سازی، پرنده‌سازی، چرنده‌سازی، درنده‌سازی، پرداخت‌کاری و چلنگری کمال و تمام بود. وی دارای گواهی‌نامه درجه‌یک هنری فولادگری و علامت‌سازی بود که بیش از نیم قرن از زندگی خود را به این کار پرداخت.

استاد فولادگر در سال 1391، در سومین کارگاه هنرهای ایرانی فرهنگستان هنر، شرکت داشت و طی مصاحبه‌ای درباره تندیس موجودات به‌کاررفته در علامت‌ها عنوان کرد: «مجسمه‌هایی که اکثراً بر روی عَلم‌ها کار می‌شوند، یکی مرغ صلوات یا مرغ بهشتی است که در پرده‌های تعزیه‌خوانی نیز دیده می‌شود؛ فقط صلوات می‌فرستد. طاووس نیز مظهر زیبایی است. خورشیدی که بر بال‌هایش حک شده نیز نماد درخشندگی و نورانیت است و اشاره به آیه نورالسموات والارض دارد. کبوتر سمبل آزادی در تمام فرهنگ‌هاست. اژدها نیز سمبل زشتی و پلیدی در ایران، و در چین‌وماچین سمبل قدرت و ثروت است و در کتاب داوود(ع) نگهبان بهشت است. وقتی آدم و حوا گندم می‌خورند، خداوند اژدها را لعن می‌کند و پا را از او می‌گیرد که می‌شود مار. هر جا زیبایی‌ها باشد، زشتی‌ها آن را احاطه می‌کنند. آیات قرآن زیبایی است و اژدها سمبل زشتی. اصلاً قانون طبیعت این را می‌گوید هر جا زیبایی باشد، زشتی‌ها آن را احاطه می‌کنند که زیبایی‌ها خودشان را نشان ندهند.»

اما تزیینات علامت‌ها به تندیس‌ها و تیغه‌ها ختم نمی‌شود. طاق شال‌هایی از جنس ترمه در بخش پایینی علامت‌ها قرار می‌گیرند که در گذشته پارچه‌هایی بودند با رنگ‌های سبز (نشان سید و سالار شهیدان) و قرمز (به نشانه خون حسین) و سفید (سمبل پاکی و صلح).

در پایان، باید به پَرهایی اشاره کرد که بر سر تیغه‌ها گذاشته می‌شود که علاوه بر زیبایی و جلوه بصری که به علامت‌ها می‌دهند، شاید اشاره به پرهای سیمرغی باشد که در داستان شاهنامه آمده و در کلاه‌خودها نیز مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

 

عکس: مهدی بیطرفان

مصاحبه استاد فولادگر را اینجا بخوانید

 
 
 

زمان انتشار: يکشنبه ٢٤ تير ١٤٠٣ - ١١:٠٣ | نسخه چاپي

نظرات بینندگان
این خبر فاقد نظر می باشد
نظر شما
نام :
ایمیل : 
*نظرات :
متن تصویر:
 

خروج




اخبار
;