نشست تخصصی « نقد و بررسی کتاب مُسَوّده؛ درآمدی تاریخی به جامعهشناسی خط در ایران » برگزار شد. به گزارش روابط عمومی پژوهشکده هنر، نشست تخصصی «نقد و بررسی کتاب مُسَوّده؛درآمدی تاریخی به جامعهشناسی خط در ایران » به همت پژوهشکده هنر فرهنگستان هنر برگزار شد. مجید پروانهپور، هدایتگر نشست، عضو هیئت علمی و مدیر گروه نظریه و نقد هنر پژوهشکده هنر، ضمن خوشآمدگویی به میهمانان و معرفی سخنرانان، با مقدمهای کوتاه درخصوص این کتاب آغاز کرد و گفت: بخش مهمی از کتاب مُسَوّده بر اساس یک روش پیشنهادی استوار است، پیشنهادی با عنوان روششناسی کلاف تاریخی، که از حیث روش، یادآور مطالعات فوکو در اروپا است، بویژه اینکه در هنگام مطالعه این کتاب متوجه گسستهای فراوانی در کتاب میشوید و ممکن است در حین بحث که در مورد موضوعی در قرن اول هجری صحبت میشود، بلافاصله درباره حوادث سال 1370 شمسی نیز صحبتی به میان بیاید و این رفتوبرگشتها یادآور مطالعات فوکویی است و شهرت فوکو نیز به این است که در مطالعات تاریخی به روالهای متعارف تاریخی، آنچنانکه مرسوم پژوهشگران این حوزه است، پایبند نبوده و هرجا که استمراری در دل این مطالعات رخ داده است، ایشان بهدنبال گسستی بوده و هرجا که گسستی رخ داده است، بهدنبال پیوستگی میگشته است و مثلاً هیچ ابایی نداشته که یک نقاش از قرن چهاردهم را با یک نقاش از قرن بیستم، یکی و همسو بداند،کاری که آقای حسینی سعی کردند در مطالعه کلاف تاریخی حوزه خط انجام دهند. سپس حمیدرضا قلیچخانی پژوهشگر و استاد برجسته خوشنویسی ضمن تشکر از پژوهشکده هنر بهخاطر حمایت از این طرح و انتشار این اثر، از چاپ چنین کتابی ابراز خرسندی کرد چرا که این کتاب میتواند نخستین گام در مسیر انتشار کتابهای مستقل در حوزه مطالعه جامعهشناسی خط و خوشنویسی باشد. قلیچخانی در ادامه افزود: حوزه کتابت و خوشنویسی، بعد از شعر و ادبیات، مهمترین و شاخصترین هنر در تاریخ هنر هزار سال گذشته ایران است که با ادبیات و شعر همخوانی و همگامی دارد، اما به رغم آن اهمیتی که دارد در قیاس با ادبیات اگر بسنجیم، بهنظر میآید کارهایی که بایسته است خیلی کم انجام شده است و اگر کتابت و خوشنویسی در ایران را پازلی در نظر بگیریم، بسیاری از خانههای این پازل هنوز خالی است و این کتاب توانسته به کامل شدن قسمتی که مربوط به مبحث تاریخی جامعهشناسی است کمک کند. وی پس از اشاره به فصلبندی کتاب و خلاقیت نویسنده در انتخاب عناوین فصلها، نثر، جملهبندیها و قسمت قوی تالیفی کتاب، پیشنهاداتی در جهت افزودن به غنای کتاب مطرح کرد، ازجمله اینکه فصل پنجمی به کتاب اضافه شود با عنوان منابع جامعهشناسی خوشنویسی که شامل تذکرهها، رسالات آموزشی، انجامهها (شناسنامه نسخ خطی)، تصدیقها و تسجیلهای نسخ خطی است و اینکه ما برای جامعه شناسی خط و خوشنویسی چه منابعی میتوانیم داشته باشیم که میتواند یک فصل از این کتاب را شامل شود. همچنین قدیمیترین فونتی که یک خوشنویس طراحی کرده است مربوط به محمد حسین عمادالکتاب است، با توجه به اینکه به این شخصیت بزرگ بهصورت ویژه در این کتاب پرداخته شده است، بهتر بود که به این موضوع نیز اشاره میشد. در ادامه رضا صمیم، جامعهشناس و پژوهشگر درباره کتاب به ایراد سخن پرداخت و گفت: این یک اثر تألیفی به غایت متفاوت در حوزه جامعهشناسی در ایران است و ما اثر تالیفی چندانی در حوزه جامعهشناسی نداریم. یکی از ویژگیهای این کتاب اصالت آن است فارغ از اینکه چگونه پژوهش شده است و یا اینکه به نوع گفتن آن نقد داشته باشیم، یک ارزش فی نفسهای در این اصالت وجود دارد و بسیار خواننده را سر ذوق میآورد. در این کتاب از یک روشی استفاده شده است که در مطالعات تاریخی پیشتر تجربه نشده یا حداقل تلفیقی از چند روش است. تئوری پشت این کتاب که به بحث گذاشته شده بسیار جسورانه است و این بینهایت ارزشمند است. وی در ادامه افزود: کتاب را منحصراً در حوزه جامعهشناسی هنر نمیبینم و این از نقاط قوت آن است و کاملا به کار کسانی میآید که در تاریخ اسلام پژوهش میکنند و نیز بهکار برخی پروژههای اعتقادی اسلامشناسی میآید که در ایران خیلی شناخته شده نیستند. در ادامه این پژوهشگر به طرح چند پرسش از نویسنده کتاب پرداخت از جمله اینکه چرا عنوان کتاب را درآمدی بر جامعهشناسی تاریخی خط در ایران انتخاب نکرده است؟ این پژوهشگر پرسش دیگری را مطرح کرد که با توجه به اینکه این کتاب بسیار تخصصی و جزئینگر است آیا این مطلوب است که خوشنویسانی که قرار است با یک کتاب جدی در حوزه تخصصی جامعهشناسی خط مواجه شوند در وهله اول با این کتاب روبرو شوند؟ آیا بهتر نبود این کتاب پس از یک سری مباحث عمومیتر در حوزه جامعهشناسی خط به آنها ارائه شود؟ این جامعهشناس در ادامه افزود: به نظر میرسد این کتاب بیش از آنکه ذیل جامعهشناسی هنر معنا پیدا کند، ذیل تاریخ فرهنگ یا مطالعات فرهنگی معنا پیدا میکند و اگر قرار بود به نحوی نوشته شود که ذیل سنت جامعهشناسی هنر قرار بگیرد باید برخی از زوایای مبهم مسئله خوشنویسی و خط در آن شکافته میشد و مثلاً به یک بزنگاه خیلی مهم در آن توجه میشد، یعنی آن بزنگاهی که در آن، کاتب به خوشنویس بهمثابه هنرمند تبدیل میشود. ایشان تأکید کردند که در کتاب به این بزنگاه اشاره شده است ولی توضیح داده نشده که این بزنگاه تحول، چه شرایط ساختاری اجتماعی را در پس خودش تجربه میکند و چه عواملی باعث میشوند که این تحول رخ دهد؟ پرسش دیگر ایشان نیز این بود که جهتگیری غایی کتاب کدام است: آیا در پی تحسین عظمت هنر خطاطی در دیوانسالاری پیشامدرن ایران است یا قصد تحسین تحولاتی را دارد که در نتیجه برخورد با جهان مدرن، باعث ایجاد هنر خطاطی شد؟ در پایان این نشست سید عبدالرضا حسینی نویسنده کتاب با اشاره به اینکه بخت برای چاپ کتاب مُسَوّد با او یار بوده، سخنان خود را شروع کرد و گفت: این بخت در یک بستری ممکن شده است که با یک تمهیداتی و بلندنظری همراه بوده که این کتاب یا کتابهای دیگری را که میتوان گفت کتابهای جریان غالب نیستند اجازه چاپ دادهاند و من این را یک جریان میشناسم و میخواهم در مقدمه از پژوهشکده هنر و همه عزیزانی که حمایت کردند تشکر کنم. حسینی در ادامه به توضیح درباره زیستن در منطق تفکیکها یا زیستن در منطق تقلیلها پرداخت و گفت که هدف اصلی او در این کتاب پرهیز از منطقی است که میکوشد میان ادوار یا جریانهای مختلف خط و فرهنگ و تاریخ قائل به تمایز سفت و سخت شود. او با توضیح اینکه در کتاب خود در صدد بازشناسی و تعریف سه جریان اصلی و کلی تحت عناوین خط، خطاطی و خوشنویسی بوده است توضیح داد که از ایهام موجود در این واژه برای بسط روششناسی تاریخیـاجتماعی خویش بهره گرفته است به نحوی که بتوان به دام تفکیکهای تصنعی برآمده مطالعات شرقشناسان نیفتاد. وی در ادامه و ضمن اشاره به مباحث دکتر صمیم تحت عنوان ایدئولوژی و جریانهای غالب گفت تلاش اصلی کتاب حاضر پیگیریِ مسیرهای مجانبی بوده که در تاریخ هنر خوشنویسی با یکدیگر در تعامل بودهاند اما معمولاً مورد کنکاش کافی قرار نمیگیرند. این نشست با پرسش و پاسخ پایان یافت. شایان ذکر است انتشارات پژوهشکده هنر،کتاب مُسَوّده؛درآمدی تاریخی به جامعهشناسی خط در ایران، اثر عبدالرضا حسینی را زمستان سال 1402 در 360 صفحه،قطع وزیری منتشر کرده است.
|
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |