مدیریت مطالعات و تحقیقات راهبردی فرهنگستان هنر، در یادداشتی به مناسبت هفته پژوهش، به موضوع آموزش پژوهش هنر پرداخت. صبا لطیفپور عضو هیئتعلمی پژوهشکده هنرِ فرهنگستان هنر
پژوهش در هنر یکی از زمینههای ضعف فراگیران هنر در ایران است؛ زیرا اغلب هنرمندان یا افرادی که به خلق اثر هنری روی میآورند به فعالیتهای عملی در هنر گرایش دارند و در بسیاری از موارد، فعالیتهای پژوهشی در برنامههای آنها راهی ندارد، در حالی که نخستین و مهمترین عامل را باید در آموزشِ پژوهشِ هنر در کشور جُست. حقیقت آن است که شیوهها، گونهها، فواید و ضرورتهای پژوهش در امور هنری برای محصلان هنر، و حتی متخصصان آن، بهسبب عدم دریافت آموزش درست در این زمینه، ناشناخته باقی مانده است. در دیگر نقاط جهان، دانشآموزان و هنرآموزان، از همان ابتداییترین مراحل فراگیری، با پدیده پُراهمیت پژوهش آشنا میشوند و روند یادگیری خود را در جریان پژوهش طی میکنند؛ بنابراین طبیعی است که فرایند شکلگیری دانش و مهارت و نیز خلق اثر برای آنها با یاریگریِ پژوهش باشد. نکته مذکور در دیگر زمینههای آموزشی نیز وجود دارد، اما در حوزه هنر اهمیت و شرایط ویژهای دارد. در موضوعهای هنری، لازم است آموزندگان بهجای جمعآوری اطلاعات (که در ایران رایج است) نحوه حل مسائل، دیدن الگوها و ترکیب دیدگاههای متعدد را بیاموزند. دانشآموزان و دانشجویان امروزی در قیاس با نسلهای پیشین اطلاعات بیشتری در اختیار دارند و این بدان معناست که نقش آموزگار یا استاد بهعنوان راهنما اهمیت مییابد و نه بهعنوان ارائهدهنده و منبع اطلاعات. امروزه در جهان در زمینه پژوهش هنر روشهایی به کار گرفته میشود که به نظر میرسد برای تربیت هنرآموزانی پژوهشگر مؤثر واقع شده است و در کشور ما کمی از این راهها مورد استفاده قرار میگیرند و به بسیاری از آنها توجه نمیشود. مواردی از این شیوههای کارآمد که بهعنوان مثالهایی موفق در آموزش پژوهش هنر میتوان از آنها یاد کرد عبارتند از آموزشِ یافتن عنوان و هدف مناسب برای پژوهش، پیداکردن موضوعات بصری و نه واژگانی در شبکه جهانی، شرح یک عنصر هنری با واژگان، ترجمه کلمات به زبان هنر، تشخیص منابع و کتب و وبگاههای نامعتبر از موارد معتبر، راستیآزمایی مطالب یافتشده، روشهای گوناگون ارجاعدهی و استفاده از برنامههای هوشمند پیادهکردن حاصل نهایی پژوهش، تشخیص آثار و تواریخ و مطالب قابلتکیه جهت برگزیدن سوژه و کنارگذاشتن موارد کمارزش، منظمماندن در طول روند تحقیق (که در بسیاری موارد برای هنرمندان دشوار است)، حفظ عنصر خلاقیت در حین پروژه تحقیقاتی، یاددادن جستوجو در اینترنت به دانشجویان و هنرآموزان. برخی از هنرمندان بهشکل انتخابی/ درونی به سراغ روشهای نظاممندتری از خلق اثر رفتهاند. آموزش پژوهش در هنر به این دست هنرمندان آسانتر از هنرمندانی است که نظم ویژه خود را برگزیدهاند، نظمی که منطبق با نظام تعریفشده در محافل علمیفرهنگی رایج نیست. نزد صاحبنظران و هنرمندان نامی بر سر اصل این موضوع اختلاف نظر وجود دارد که آیا آموزش پژوهش در باب هنر به افرادی که درگیر خلق اثر هنری هستند درست است یا خیر، و آیا اصرار بر چنین آموزشی (برخی از) آنان را از خلاقیت ذاتی خود دور میکند؟ موضوع مهم و مورد بحث در پدیده آموزش پژوهش هنر آن است که دنیای امروز به این نتیجه رسیده که حتی در موضوعاتی که مطلقاً «علمی» محسوب میشوند، بدنه حاصل از امر پژوهش، اهداف، روشها و نتایج آن میتواند بسیار متنوع و متعدد باشد. این امر هر اندازه به تحقیقات در حوزه علوم انسانی و اجتماعی نزدیکتر میشویم بیشتر صدق میکند؛ پس جای تعجب نیست که برای مطالعات هنری، با توجه به گستردگی دامنه و سطح خلاقیت در آن، بسی صادقتر است. پس از مباحثات بسیار در مجامع علمی و هنری نزد اغلب صاحبنظران این توافق به وجود آمده که باید از چنین تنوعی در مقابل تنگناهای محدودیتهای متعارف محافظت کرد. به عبارتی دیگر، حاصل پژوهش، بهویژه حاصل پژوهش در امور هنری، باید بتواند به شیوه خاص هر پژوهشگر و با توجه به موضوع مورد مطالعه او گوناگونی داشته باشد. با تمام اینها، در ایران همچنان ثابتماندن شیوههای سنتی در پژوهش بهسختی جدّی گرفته میشود و این امر باعث بیرغبتی پژوهشگران بهطور کلی، و پژوهشگران علوم انسانی به شکلی خاصتر، و پژوهشگران عرصه هنر بهصورتی مفرط، شده است. برای آموزگار پژوهش هنر این چالشی بزرگ است؛ چراکه شاید خود نیز به پایداری وضع موجود اعتقادی نداشته باشد، اما ناچار است افراد تحت آموزش خود را به نگاشتن حاصل نتایجشان به شیوهای بسیار محدود و ازپیشتعیینشده قانع کند. از دیدگاهی فراتر، در آموزش پژوهش هنر باید هنرآموز/ پژوهشگر را اقناع کرد که هنر و علم و پژوهش، چندان که پیشتر انگاشته میشد، حوزههایی جدا و متمایز نیستند و در بسیاری از موارد نزدیکی و حتی شباهتهای بسیاری به هم دارند و حاصل یک عمل پژوهشی، بهویژه اگر به دست یک هنرمند صورت گیرد، چیزی میان اثر هنری و اثر پژوهشی است. این امر درباره برخی هنرها (مانند معماری) ملموستر است. در خلال چنین مباحثی است که مفهوم «هنر بهمثابه پژوهش» خودنمایی میکند؛ مقولهای که بخش فراپژوهی اداره مطالعات و تحقیقات راهبردی فرهنگستان هنر در حال بررسی عمیقتر و در صدد معرفی آن به جامعه هنری و پژوهشی ایران است.
|
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |