هماندیشی «جایگاه آرای لوتمان در نشانهشناسی ایران» با حضور استادان و متفکران طراز اول این حوزه، در فرهنگستان هنر برگزار شد. به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، به مناسبت بزرگداشت یکصدسالگی یوری میخایلوویچ لوتمان، متفکر ادبی ساختگرای شوروی، فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران با همکاری کمیسیون ملی یونسکو-ایران، انجمن زبانشناسی ایران، حلقه نشانهشناسی تهران، انجمن هنر و ادبیات تطبیقی ایران، و انجمن ایرانی زبان و ادبیات فرانسه، هماندیشی «جایگاه آرای لوتمان در نشانهشناسی ایران» را با حضور استادان و متفکران طراز اول این حوزه، در دو نشست، برگزار کرد.
در ابتدای نشست نخست، آزیتا افراشی، دبیر علمی همایش، به ارائه گزارشی از روند شکلگیری این هماندیشی پرداخت. در پنل نخست، که به مدیریت عبدالرحیم فیروززاده، مدیر حوزه ریاست، روابطعمومی و بینالملل این فرهنگستان، برگزار شد، بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر؛ حمیدرضا شعیری، رئیس حلقه نشانهشناسی تهران؛ آرزو سلیمانی، دانشآموخته دکتری زبانشناسی همگانی از دانشگاه الزهرا؛ و احمد شاکری، استادیار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی؛ به ارائه مقاله پرداختند.
سپهر نشانهای و سر اسطوره بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر، درباره نشانهشناسی و جایگاه آرای لوتمان، به زبان فرانسه، به سخنرانی پرداخت. او در ابتدای سخنانش گفت: هنگامی که قرار شد مطلبی ارائه کنم، بیاختیار به یاد سپهر نشانهای لوتمان و سراسطورهای که خود مطرح کردهام افتادم. سپهر نشانهای واکنش لوتمان به ساختارگرایی و گذر از آن به پساساختارگرایی است، البته این گذر با نفی کامل ساختارگرایی صورت نمیگیرد، بلکه ضرورتهای علمی و پژوهشی همه دانشها ازجمله نشانهشناسی را به خارج از محدوده جهان متنی سوق میدهد. سپهر نشانهای کوشید تا به تبیین چگونگی دلالتپردازی در فضای نشانهشناختی بپردازد. لوتمان سپهر نشانهای را شامل ویژگیهایی مانند مرزهای درونی و بیرونی، نمادها، قرینهها و ناقرینهها، همگرایی و ناهمگرایی، فردیت و کلیت میداند که از تمامیت جهان انسانی یک فرد واحد در لایههای گوناگون را در بر میگیرد. رئیس فرهنگستان هنر ادامه داد: در سراسطوره، موضوع وجود چندین الگوواره (پارادایم)، بهصورت موازی، در یک جامعه است. سراسطورهها منظومههای نشانهاسطورهای هستند که به یک جامعه واحد تعلق دارند؛ برای مثال، سه سراسطوره کلان در ایران وجود دارد که عبارتاند از ایرانی، اسلامی و فرنگی. آنها میتوانند روابط گوناگونی با هم داشته باشند: همراهی و ناهمراهی، همکاری یا چالش... . هنگامی که چندین سراسطوره در یک جامعه وجود داشته باشند و با هم سر سازش نداشته باشند، آن جامعه دچار تشتت و چالش میشود. اگر راهحلی برای آن یافت نشود، تنش به بحران تبدیل میشود و تخریبْ جامعه را تهدید میکند. سراسطورهها به ما امکان میدهند تا بتوانیم جوامع، بهخصوص جوامع شرقی، را بهتر درک و دریافت کنیم و میتوانند در کنار مفاهیم کلیتری، مانند سپهر نشانهای، به تحلیل متنها یاری رسانند.
حلقه نشانهشناسی تهران؛ از تأسیس تا توسعه حمیدرضا شعیری، رئیس حلقه نشانهشناسی تهران، سخنران دوم این نشست بود که گزارشی از حلقه نشانهشناسی تهران؛ از تأسیس تا توسعه تا امروز و فعالیتهای این گروه در عرصه بینالمللی ارائه کرد.
یوری لوتمان؛ زندگی و آرای یک متفکر در سومین بخش این برنامه، آرزو سلیمانی، دانشآموخته دکتری زبانشناسی همگانی دانشگاه الزهرا، زندگی و آرای یوری لوتمان را به بحث و بررسی گذاشت. این پژوهشگر با بیان اینکه هدف از این سخنرانی معرفی یوری لوتمان، ادیب، نظریهپرداز، روشنفکر و تاریخدان روس است که زندگی خود را وقف مطالعه فرهنگ، هنر و آگاهی انسان کرد، توضیح داد: لوتمان درهای جدیدی از شیوه تفکر و اندیشیدن را بهروی اهل علم گشود و امکانات تحلیلی منحصربهفردی برای تفسیر پدیدههای فرهنگی امروزی به وجود آورد. علاقه شدیدی که او به بررسی نحوه بازنمایی تفکرات فلسفی و ارزشهای اجتماعیِ یک دوره معیّن تاریخی در ادبیات همان دوره داشت موجب شد که دانش گستردهاش از تاریخ فرهنگی را با دیدگاههای ادبی و نظری اصیل خود ترکیب کند و در نتیجه با ارائه نظریههای نو، سهم چشمگیری در توسعه علوم انسانی در جهان داشته باشد. ایدههای نوآورانه و بلندپروازانهاش در کنار هماندیشیهای مستمر او با شخصیتهای علمی و فرهنگی دوران خود زمینهساز پیدایش مکتب فکری جدیدی شد که تأثیر شگرفی در دانش نشانهشناسی گذاشت.
ضرورت خوانش نشانهشناختی از فرهنگ و هنر به روایت لوتمان احمد شاکری، استادیار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، آخرین سخنران برنامه نخست بود که ضرورت خوانش نشانهشناختی از فرهنگ و هنر به روایت لوتمان را بررسی کرد. او گفت: یوری لوتمان در نظریههای خود استعارهها و فرهنگ را با تأکید بر سپهر نشانهای توصیف میکند. به اعتقاد او، فرهنگها بهطور کلی، تا آنجا که تمایل به تعریف دارند، نظامهای خودارجاعی هستند؛ بهگونهای که خود و فضاهای نشانهشناختی همشکل را بهطور متقابل دربرمیگیرند. مدل ارتباطی نشانهشناسی فرهنگی بر این ایده استوار است که آنچه یکی میگوید و آنچه دیگری میفهمد دقیقاً یک چیز نیست و گوینده و گیرنده خاطرات غیریکسان دارند. این امر بیانگر آن است که ارتباطات بهطور کامل یک فرایند قابل پیشبینی نیست. بر همین اساس، استفاده از خوانش و مدل ارتباطی لوتمان برای مطالعه مرزهای فرهنگ و هنر میتواند پیامدهای رادیکالی برای مطالعه این دو حوزه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی داشته باشد.
دومین نشست این هماندیشی به مدیریت فرزانه فرحزاد، استاد مطالعات ترجمه دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد و حسین سرفراز، استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی؛ آزیتا افراشی، دانشیار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی؛ و احمد پاکتچی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان یونسکو، به سخنرانی پرداختند.
گفتوگوی یوری لوتمان و مولانا: در باب ماهیت سپهر نشانهای حسین سرفراز، استادیار علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی، سخنرانی خود را با عنوان «گفتوگوی لوتمان و مولانا: در باب سپهر نشانهای» آغاز کرد و گفت: بهعنوان معلم دانشگاه در تدریس دروس نشانهشناسی و ارتباطات، از آرای یوری لوتمان و آموزههای مکتب نشانهشناسی فرهنگی تارتوـمسکو بهره میبرم. در همین زمان، یکی از مسائل مهمی که با آن درگیرم این است که چگونه زبان مکتب تارتوـمسکو را به زبان خودمان ترجمه کنم؟ و چنانکه میدانید، ترجمه یکی از مسئلهمندیهای مهم لوتمان و مکتب اوست. او افزود: یوری لوتمان در سال 1984 به ایده سپهر نشانهای رسید و با استفاده از مثالها و واقعیتهای تاریخی مهمترین ویژگیهای آن را تشریح کرد. آیا میشود یگانهمثالی را که لوتمان در کتاب جهان ذهن برای درک کلیت سپهر نشانهای آورده است، یعنی «موزه» را، در گفتوگوی با داستان «اختلاف در چگونگی و شکل فیل مولانا» در مثنوی معنوی قرار داد؟ سرفراز در ادامه به بررسی این دو مثال و تشریح آرای لوتمان پرداخت.
آرای لوتمان در باب ذهن و بازخوانش آن از منظر نشانهشناسیشناختی در ادامه، آزیتا افراشی، دانشیار پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی، با عنوان «آرای لوتمان در باب ذهن و بازخوانش آن از منظر نشانهشناسیشناختی» به ارائه سخنرانی پرداخت و گفت: یکی از روشهای توسعه علم بازخوانش مفاهیم و یافتن پیوندهای پنهان میان مکاتب اندیشگانی متفاوت است. علم شناخت رویکرد علمی میانرشتهای پُررونقی در قرون بیست و بیستیکم به شمار میآید که بسیاری از اندیشمندان از آن بهعنوان علم ذهنـمغز یاد میکنند و نباید از خاطر دور داشت که فهم دقیقتر مبانی این رویکرد علمی با شناخت پیوندها، مشابهتها و تفاوتهای آن با سایر رویکردها حاصل میشود. افراشی با اشاره به اینکه متخصصان علم شناخت بهروشنی میدانند که ذهن یکی از کلیدواژههای اصلی این رویکرد است گفت: «ذهن» یکی از اصطلاحاتی است که به دلایلی که در این جستار توضیح داده خواهد شد در طول تاریخ علم دستخوش پیچیدگیها و تعابیر چندلایه بسیاری شده است. موضوع این مختصر شباهت شگفتآوری است که میان مفهوم ذهن در علم شناخت و اندیشه لوتمان در باب آن وجود دارد. دانشمندان علوم شناختی میکوشند تا با استخراج مؤلفههای فرایندی ذهن اولاً امکان شبیهسازی رایانشی و توسعه هوش مصنوعی را فراهم آورند و نیز از رهگذر توسعه هوش مصنوعی دریافت دقیقتری از ذهن بشر حاصل کنند. قابل توجه است که تحلیلهای زبانشناسی و نشانهشناسی شناختی تماماً بر مبنای فرایندهای همگانی ذهن استوارند. جالب این است که دریافت لوتمان از ذهن نیز از دهه 1970 تا 1990 میلادی تا اندازه بسیاری مرتبط با دستاوردهای هوش مصنوعی بوده است. لوتمان در سال 1977، با انتشار مقاله «فرهنگ بهمثابه ذهن جمعی و مسئله هوش مصنوعی»، حدود سه دهه قبل از شناختگراها مسئله اصلی مطالعه ذهن در پیوند با هوش مصنوعی را تشخیص داد و آن را متذکر شد. دبیر علمی هماندیشی «جایگاه آرای لوتمان در نشانهشناسی ایران» گفت: رویکردی به ذهن که نقش فرهنگ را نادیده گیرد هرگز نمیتواند به دریافت جامعی از ماهیت ذهن دست یابد. این موضوع به همراه ظرایف نظری دیگری که لوتمان در مقالات متعدد مورد توجه قرار داد، در قرن بیستویکم، در نسل دوم علم شناخت که از جنبههای روانشناسانه شناخت به جنبههای اجتماعی و فرهنگی تمایل پیدا کرده به چشم میخورد.
رفتار فرهنگی دومرکزی: اصلاحیهای بر نظریه سپهر نشانهای لوتمان در انتهای این نشست، احمد پاکتچی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان یونسکو، ضمن تشکر از فرهنگستان هنر و همکاران برگزارکننده این هماندیشی، با موضوع «رفتار فرهنگی دومرکزی: اصلاحیهای بر نظریه سپهر نشانهای لوتمان» به سخنرانی پرداخت. او در این سخنرانی از فرهنگ ایرانی بهعنوان نمونهای از رفتار فرهنگی دومرکزی یاد کرد که مرکز اول آن، فرهنگ هندوایرانی و مرکز دیگر آن فرهنگ غرب آسیاست. پاکتچی در تشریح مباحث خود از متونی چون اوستا، شاهنامه فردوسی و مراسم شب یلدا در زمره متون تکمرکزی، و از تقویم قمری، روزهای هفته و عرفان در زمره متون دومرکزی نام برد. نماینده دائم ایران در یونسکو در سخنرانی خود با ذکر پیچیدگیهایی که توسط آمیختگی تولیدات کانونهای مختلف، هویتها و مباحث قانونی ایجاد میشود به بیان نمونههایی از فرهنگ ایران پرداخت.
|
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |