میثم موسایی، دبیر علمی همایش «هنر و توسعه»، در گفتوگویی درباره همایش «هنر و توسعه»، به چالشها و موانعی که بر سر راه توسعه هنر بوده پرداخت و نامناسببودن سیاستگذاری در این حوزه را عامل عدم توسعه هنر دانست. میثم موسایی، دبیر علمی همایش «هنر و توسعه»، در گفتوگویی درباره همایش «هنر و توسعه»، به چالشها و موانعی که بر سر راه توسعه هنر بوده پرداخت و نامناسببودن سیاستگذاری در این حوزه را عامل عدم توسعه هنر دانست. به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، میثم موسایی، دبیر علمی همایش «هنر و توسعه»، در گفتوگویی به اهداف برگزاری این همایش اشاره کرد و گفت: این همایش با تأکید بر استفاده از امکانات فضای مجازی، در مرحله نخست، برجستهکردن نقش هنر در توسعه اقتصادی و اجتماعی برای سیاستگذاران را مد نظر قرار میدهد. صنایع هنری در کشور ما از ظرفیتهای بالایی برخوردار است. در این بخش، ما با نیروهای انسانی تحصیلکرده بسیاری روبهروییم که اغلب آنها شاغل نیستند و یا در مشاغلی مشغول به کارند که تناسبی با تخصص آنها ندارد. ایجاد زمینههای لازم برای اشتغال آنها میتواند به توسعه محصولات هنری کمک کند. هنر ذاتاً ارزشمند است و یکی از شاخصهای مهم برای توسعه محسوب میشود. متأسفانه در برنامههای توسعه کشور، خصوصاً در پیشنویس برنامه هفتم، از ظرفیتهای هنری کشور غفلت کامل شده است. امید است با برگزاری این همایش این نقص جبران شود.
حوزه تمدنی ایران دارای ظرفیتهای بالقوه بینظیری در هنر است میثم موسایی به تشریح مفهوم توسعه هنر پرداخت و افزود: «توسعه» به معنای شکوفایی مستمر ظرفیتهای بالقوه انسانی و طبیعی است. با قبول تعریف مذکور، میتوان گفت توسعه هنری به معنای فعلیتبخشیدن به ظرفیتهای بالقوه زیربخشهای مختلف هنر است. ایران، بهعنوان یکی از حوزههای تمدنی بزرگ، از ظرفیت بالقوه بینظیری در هنر برخوردار است. عضو هیئتعلمی دانشکده علوم اقتصادی دانشگاه تهران به شاهنامه، بهعنوان یکی از قابلیتهای ادبی در حوزه آفرینشهای هنری، اشاره و خاطرنشان کرد: شاهنامه از جهاتی منحصربهفرد است؛ نهفقط برای ملل دیگر، بلکه برای مردم ایران و نقشی که در انسجام ملی میتواند داشته باشد. کشور ما از قومیتها و نژادهای متفاوتی تشکیل شده است. روح ایرانیِ عرضهشده در شاهنامه فردوسی میتواند مانند ریسمانی همه این قومیتها و نژادها و حتی ادیان مختلف را در خود جمع و حفظ کند؛ چیزی که از آن غفلت شده است.
رشد کیفی به توسعه میانجامد میثم موسایی رشد فزاینده آمار کتابخانهها، دانشجویان هنر، تألیف کتاب، و مواردی از این دست را عوامل توسعه ندانست و در این باره توضیح داد: توسعهیافتگی امری نسبی است و توسعه عبارت است از رشد مداوم. این رشد باید با تمام شاخصهای خود دیده شود. ممکن است رشد داشته باشیم، ولی بهصورت واقعی به تعالی نرسیم. فرض کنید کتابخانههای فراوانی ساخته باشید. توجه به این نکته مهم است که افزایش آمار کتابخانهها به معنای توسعه نیست، بلکه کتابخوانهای بسیار به معنای توسعه است. انتشار کتاب هم به معنای توسعه نیست، بلکه کتابخوانهای فراوان به معنای توسعه است. پس ممکن است سالن مطالعه هم داشته باشید، ولی کسی مطالعه نکند. این بدان معناست که متناسب با کالایی تولید کردهاید مشتری ندارید. در واقع، این سؤال مطرح است که آیا تعداد مخاطبان به همان نسبت رشد کرده است یا نه؟ درباره سینما و دیگر هنرها نیز این امر صادق است و باید تمامی شاخصها بهدرستی بررسی شوند.
ما برای توسعه هنر برنامهای مشخص نداشتیم او به ظرفیتهای صنایعدستی کشور پرداخت و عنوان کرد: نمونه دیگر از ظرفیتهای این کشور صنایعدستی ایران است. تنوع صنایعدستی در ایران و اشتغالزایی و ارزآوری و...، هر کدام بهتنهایی، میتواند توجیهگر سرمایهگذاری در این حوزه باشد. فرش ایران یکی از این نمونههاست که به دلیل نداشتن برنامه مشخص برای توسعه آن در بازار جهانی موقعیت خود را از دست داده است. نویسنده کتاب دین، اقتصاد و فرهنگ به تشریح برنامه توسعه هنر کشور پرداخت و اضافه کرد: برای توسعه هنر برنامهای مشخص نداشتیم. اگر هنر هم مطرح بوده است، در برنامههای گذشته بیشتر در حاشیه بخش فرهنگ مطرح بوده و به دلایل متعدد در برنامههای توسعه کمرنگ دیده شده است. یکی به این دلیل که سهم و نقش هنر در توسعه اجتماعی و اقتصادی را باور نداشتند. دلیل دوم نیز این است که ظرفیتهای این بخش برای مسئولان ناشناخته بوده و هنوز هم ناشناخته است.
سیاستگذاری ما در حوزه هنر ما را دچار بلاتکلیفی کرده است میثم موسایی مهمترین چالش و موانع پیش پای توسعه هنر را قوانین دستوپاگیر عنوان کرد و گفت: در برخی مواقع، ما با مشکلات قانونی مواجه بودیم. به عنوان نمونه در حوزه موسیقی، بحث حق نشر (کپیرایت)، عدم سرمایهگذاری در حوزههای زیربنایی این هنر، و نامشخصبودن سیاستهای ما در این حوزه موجب شده که با بلاتکلیفی مواجه شویم. در هر حال، با مثالهای مختلفی که در این حوزهها وجود دارد، اینطور به نظر میرسد که نظام ما تکلیف خودش را با این بخشها مشخص نکرده است. از یک طرف، دیدگاههای افراطی وجود دارد که اصلاً اعتقادی به این بخشها ندارند و از طرف دیگر، آنهایی که اعتقاد ندارند صلاح هم نمیبینند که نظرهایشان را اعلام یا پیاده کنند. با حالتی دوگانه مواجهیم. هر وقت بخواهیم بگوییم که تئاتر داریم، به آمار و اطلاعاتی ارجاع میدهیم و میگوییم ما امروزه توسعه پیدا کردهایم و صاحب مکتب هستیم و از آن حرف میزنیم؛ ولی در عمل اعتقادی به این قضیه نداریم و سیاستگذاری مناسبی هم نداشتیم و علت آن است که موضع خود سیاستگذار مبهم است و خودش بلاتکلیف است.
مفاهیم توسعه با دو شاخص کمّی و کیفی سنجیده میشود او به مفهوم توسعه پرداخت و گفت: توسعه هم میتواند دو وجه داشته باشد؛ یکی وجه کیفی و نرمافزاری هنر است و به زبان ساده، بستگی به کیفیت و محتوای محصولات تولیدشده دارد؛ به این معنا که چه اندازه غنی است و چه اندازه میتواند جنبه ماندگاری و جاذبه داشته باشد. وجه دوم کمّی است که عمدتاً به توسعه بازار این محصولات با دو مؤلفه اصلی عرضه (که شامل تولید و توزیع آثار هنری است) و تقاضا (که میزان مصرف و استفاده از محصولات هنری است) بستگی دارد. این دو همزمان باید با یکدیگر رشد پیدا کنند. رشد عرضه و رشد مصرف به معنای توسعه بازار است و این بدان معناست که ما برای توسعه این بخش باید به فراتر از مرزهای خود فکر کنیم که بتوانیم هر چه بیشتر این بازار را توسعه دهیم؛ یعنی به عرضه در بازار داخلی اکتفا نکنیم، بلکه به بازار جهانی هم فکر کنیم که لازمه آن داشتن دیپلماسی هنری مناسب است که اینها به این نوع نگاه به هنر پیوند میخورد. در واقع، دیپلماسی سیاسی و نقش رایزنیهای فرهنگی باید دیده شود و لازمه آن این است که افراد متخصص گزینش شوند تا این بازارها را شناسایی و معرفی کنند. ما در تمام دنیا میتوانیم بازارهای خود را داشته باشیم.
تغییرات باید با حفظ ارزش و فرهنگ صورت گیرد این استاد دانشگاه به بحث هویت در تقابل مباحث سنت و مدرنیته پرداخت و توضیح داد: وقتی میخواهیم در حوزه اقتصاد توسعه پیدا کنیم، نمیتوانیم نسبت به دیگر بخشها بیاعتنا باشیم. قطعاً باید متناسب با توسعه اقتصادی، فرهنگ و هنر و نهادهای مدنی هم توسعه پیدا کنند و تجربه دنیا هم همین را نشان میدهد. توسعه باید متوازن باشد که موفق شود. البته ما نمیتوانیم روی سنت هم خط بکشیم و آن را نادیده بگیریم. باید ارزشها و فرهنگ غنی ما حفظ شود، ولی در عین حال، تغییراتی را نیز در سنت خود بپذیریم و بومیسازی کنیم.
توسعه پایدار باید بر مبانی سنت استوار باشد موسایی توسعهای را پایدار دانست که بر مبانی سنت استوار باشد و در این زمینه خاطرنشان کرد: توسعهای پایدار است که بر پایه سنت استوار باشد و در عین حال، مدرنیتهای استوار است که بر پایه سنت استوار باشد، ولی نه سنتِ ثابت و غیر قابلتغییر. بنابراین، هویت ما باید متناسب با شرایط روز تغییر کند. باید بعضی از عناصر فرهنگیای را که متناسب با توسعه نیست کمرنگتر و برخی را که متناسب با توسعه است برجستهتر کنیم. اینها را باید شناسایی کرد و در سیر حرکت از سنت به مدرنیته دید. جهانیسازی تیغی دولبه است؛ میتواند به نفع ما باشد، میتواند به ضرر ما باشد. اما آنچه مسلّم است این است که ما برنامهای مشخص در این حوزه نداریم، البته حرفهای کلی داریم، ولی با این کلیات نمیشود برنامهریزی کرد.
فضای کسبوکار بخش خصوصی در زمینه هنر مناسب نیست دبیر علمی همایش «هنر و توسعه» در زمینه فعالیت بخش خصوصی در حوزه هنر افزود: بخش خصوصی وقتی میتواند فعال باشد که فضای کسبوکار برایش فراهم شود. فضای کسبوکار را هم نه بخش کلان ایجاد میکند و نه خود بخش خصوصی تعیین میکند، بلکه فضای کسبوکار تحت تأثیر عواملی مختلف است؛ عواملی مانند مجوز، نظام مالیاتی و بازرگانی، توزیع یارانه، زیرساختهای عمومی، که همه به دست دولت است و موانعی در جهت عدم سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه هنر محسوب میشوند و این میشود که سرمایهگذاری برای سرمایهگذار مقرونبهصرفه نیست. او در پایان سخنان خود به برخی از شاخصهایی که رشد و توسعه هنر را فراهم میسازند اشاره کرد و گفت: باید برای تولید اندیشه سرمایهگذاری کنیم تا برنامهریزی مناسبی داشته باشیم و مبنای حرکتمان درست باشد؛ زیرا حوزه فرهنگ و هنر بسیار پیچیده است و این حوزه حوصله و صبر میخواهد و نمیتوان یکشبه در آن به نتیجه رسید. گفتوگوی مفصل را اینجـا بخوانید. |
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |