همزمان با سالروز آزادسازی خرمشهر، سومین «فَرِّ فرهنگستان هنر» به محمدحسین لطیفی، کارگردان فیلم سینمایی «غریب»، اهدا شد. به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، همزمان با سوم خرداد و سالروز آزادسازی خرمشهر، این فرهنگستان فیلم سینمایی «غریب» را با حضور خانواده شهید محمد بروجردی اکران و لوح ویژه «فَرِّ» خود را به محمدحسین لطیفی، کاگردان این فیلم، اهدا کرد.
همچنین، فرهنگستان هنر با اهدای لوح تقدیر، از سمیه بروجردی، دختر شهید محمد بروجردی، و همچنین نصرتالله محمودزاده، نویسنده کتاب محمد؛ مسیح کردستان که فیلم «غریب» بر مبنای آن ساخته شده، قدردانی کرد. در این مراسم که چهارشنبه، سوم خرداد 1402، در تالار ایرانِ فرهنگستان هنر برگزار شد، بهمن نامورمطلق، رئیس این فرهنگستان، با قدردانی از حضور خانواده شهید بروجردی، محمدحسین لطیفی (کارگردان فیلم غریب) و نصرتالله محمودزاده، نویسنده کتاب محمد؛ مسیح کردستان، سخن آغاز کرد و گفت: احساسات شدیدی با دیدن اینچنین فیلمهایی در ما شکل میگیرد و آقای لطیفی لحظات نابی بازآفرینی کرده که با دیدن آنها به یاد خاطرات نیمهفراموششده در سالهای جنگ و جبهه و بهویژه در این منطقه میافتیم. او خاطرنشان کرد: این فیلم میتواند با رویکردهای متفاوتی مورد بحث و بررسی قرار گیرد و کار فرهنگستان بررسی این رویکردهاست و جلسهای برای نقد و بررسی آن در آینده توسط معاونت پژوهشی گذاشته خواهد شد. او در ادامه با ارائه توضیحات بیشتر افزود: از نظر عنوانشناسی گفتمانی، عنوان «غریب»، بهخصوص با توجه به تعبیری که از «محمد بروجردی» (مسیح کردستان) صورت گرفته، شایان توجه و معنادار است. عضو پیوسته فرهنگستان هنر در همین زمینه یادآور شد: نیازی نیست این عنوان با قصدمندی توسط فیلمنامهنویس یا کارگردان انتخاب شده باشد. ما در این رویکرد به نیت و قصد آنها کاری نداریم که البته در جای خود میتواند ارزشمند باشد. ما به متن و گفتمان رجوع میکنیم. این را هم همه میدانند که هر بازآفرینی و بازتولید خوانش و تفسیری تازه محسوب میشود؛ یعنی گریزی از گفتمان حاکم بر تکوین اثر نیست؛ ولی حضور گفتمان مقصد میتواند گسترده و آگاهانه باشد یا محدود و ناآگاهانه. نامورمطلق به مفهوم «غریب» پرداخت و توضیح داد: «غریب» یعنی انسانی تنها و بدون گروه و باند. حال باید دید این مفهوم «غریب» به چه چیزی ارجاع میدهد؛ از آن جهت که این ارجاع غیرمستقیم و ضمنی است، میتواند چندین مصداق احتمالی داشته باشد. آیا این سردار در زمان حیات خود «غریب» بود؟ آیا او در زمان ما «غریب» شد؟ آیا «غریب» بوده و «غریب» مانده است؟ آیا «غریب» بوده و «غریب»تر شده است؟ آیا موضوع شخصیت نیست، بلکه مکان است و این مکان یعنی کردستان «غریب» است؟ یا اینکه منظور هر دو هستند؛ یعنی غریبی در دیار «غریب» حضور یافته است؟ رئیس فرهنگستان هنر به تشریح بیشتر این مفاهیم درباره «غریب» و ارتباطش با «زمان» پرداخت و اضافه کرد: از آنجایی که مفاهیم اصلیِ متنهای گذشته بیشتر بر عبارت «مسیح کردستان» تأکید کرده است و مفهوم «غریب» برای نخستین بار بهمثابه «عنوان» مورد استفاده قرار میگیرد، مسئله «زمان» مهم میشود. به عبارت دیگر، میان مفهوم «غریب» و «زمان» در این موضوع ارتباطی تنگاتنگ برقرار میشود؛ به همین دلیل، میتوان گفت این شخصیت «غریب» شده است و اگر در زمان حیات نیز «غریب» بوده، امروز «غریب»تر است. او گذر زمان و تغییرات گفتمانی را دلیلی بر فقدان ارتباط نسل حاضر و گذشته دانست و در این زمینه تصریح کرد: گذر زمان و تغییرات گفتمانی موجب شده است تا کسانی که روزگاری همه هستی و جوانی خود را برای صیانت از این مرزوبوم گذاردهاند به غریبانی برای نسلهای بعدی تبدیل شوند. آنهایی که با رفتنشان داغی فراموشناشدنی برای خانواده خویش به جای گذاردند و بر این موضوع نیز آگاهی کامل داشتند به غریب تبدیل شدهاند. نهتنها اسم آنها غریب است و دیگر بسیاری از افراد آنها را نمیشناسند، بلکه بیشتر از آنها منش و کردار آنها غریب مانده است. خندیدن به هنگام خطر، باورکردن مردم و در کنار آنها بودن و مواردی از این دست را در نظر بگیرید. کافی است این کردارها را با اتفاقاتی که این روزها از سوی برخی مسئولان، مانند ما، رخ میدهد مقایسه کنید. ما برای آنها عجیب و آنها برای ما غریب هستند. عضو پیوسته فرهنگستان هنر، در پایان سخنان خود، بر تکثیر اسطورههای هشت سال دفاع مقدس تأکید کرد و گفت: در پایان، دوباره برمیگردم به پرسش اصلی و اولیه: چگونه مسیح «غریب» شد؟ به عبارت دقیقتر، چگونه مسیحهای دیروز غریبان امروز شدهاند؟ آنهایی که اگر در جامعه تکثیر میشدند، وضع ما بهتر بود. آنهایی که آرامش و مهربانیشان آرامبخش و آسایشآفرین بود. کسانی که در سختترین و خشنترین دوره تاریخ معاصر بر خودشان مسلط بودند و همواره لبخند بر لب داشتند. بیتردید، حضورشان و حتی یادشان میتواند مؤثر باشد؛ از این جهت، تکثیر اسطورههایی مانند بروجردیها و باکریها خوب است؛ زیرا اسطورههای تازه یا دستکم آواتارهایی از آنها بازتولید میشود؛ همچنین است برای سربازان گمنام و رزمندگان گمنام؛ به همین دلیل، ضمن احترامی عمیق به خانواده این عزیز شهید، باید از آقایان محمودزاده و عنقا و لطفی و همه دستاندرکاران این فیلم و فیلمهایی از این دست سپاسگزاری کرد. نصرتالله محمودزاده، نویسنده کتاب محمد؛ مسیح کردستان، نیز در این مراسم، با ذکر اینکه در جریان تحقیقاتش درباره شخصیتهای مطرح جنگ به دو مکتب «جنوبیها» و «غرب و شمالغربیها» رسیده است، گفت: در مکتب جنوبیها، جنگی رودررو با دشمن جریان داشت و در غرب خرمشهر با آنها میجنگیدند. در مکتب غرب و شمالغربیها، ما در سنگر و دشمن هم در همان سنگر، در جنگی کاملاً خاکستری، به نبردی سنگین با دشمنِ مسلح به تزویری از جنس عمروعاص میپرداختیم و در این مکتب فقط یک راه باقی میماند و آن فرماندهی بر قلبها بود. شهید بروجردی از جنس فرماندهان بر دلها بود. محمدحسین لطیفی، کارگردان فیلم سینمایی «غریب»، نیز در این مراسم گفت: زمانی که حرف از اصالت و شجاعت و مردانگی میشود، احساس افتخار میکنم که اثر سینماییام خوب درآمده است. با تمام سختیهایی که فیلم سینمایی غریب برای گروه سازنده داشت، وقتی خانواده شهید بروجردی با دیدن فیلم از آن ابراز رضایت کردند، خستگی ما درآمد. خیلی از جوانها و نوجوانها نیز بعد از دیدن فیلم ابراز رضایت کردند. اینکه آنها با این فیلم با شهید بروجردی که قهرمان ملی معاصر ماست آشنا شدهاند برای من جای شعف و خوشحالی داشت. در انتهای این مراسم و پس از اکران فیلم، لوح ویژه «فَرِّ فرهنگستان هنر» به کارگردان این فیلم اهدا شد. این لوح پیش از این به مجید مجیدی و هادی حجازیفر اهدا شده بود؛ همچنین بهروز شعیبی نیز لوح سپاس فرهنگستان هنر را دریافت کرده بود. |
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |