کتاب شمایلنگاری صور نجومی در آثار هنر اسلامی نقد و بررسی شد
به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر کتاب شمایلنگاری صور نجومی در آثار هنر اسلامی که مؤسسه تألیف، ترجمه و نشر آثار هنری (متن)، وابسته به فرهنگستان هنر، آن را منتشر کرده است، با حضور سخنرانان، اندیشمندان و علاقهمندان در سرای اهل قلم نقد و بررسی شد.
در این مراسم که روز دوشنبه 22 مهر 1398 برگزار شد، طاهر رضازاده، مترجم کتاب، امیرمحمد گمینی و مهدی گلچینعارفی سخنرانی کردند.
در ابتدای این نشست محمد گمینی، استادیار پژوهشکده تاریخ و علم، به ایراد سخنان خود درباره این کتاب پرداخت: «موضوع این کتاب واقعاً میانرشتهای است. از طرفی به سمت تاریخ هنر اسلامی و طرفی دیگر به تاریخ علم و نجوم در دوره اسلامی مربوط میشود. این کتاب مجموعهای است از مقالاتی کلاسیک که در قرن بیستم نوشته شده است. این کتاب مجموعهای از مهمترین آثار کلاسیک درباره تاریخ اختربینی و ربط آن به صور نجومی و تاریخ و اسطوره را تشکیل میدهد؛ پس هم برای کسانی که تاریخ هنر کار میکنند و هم برای کسانی که به تاریخ اختربینی علاقه دارند کتابی مهم است و باید به آن رجوع کنند.»
عضو هیئتعلمی پژوهشکده تاریخ هنر در ادامه سخنان خود درباره لزوم ترجمه این کتاب گفت: «در این مدت ما در پژوهشکده تاریخ علم بیشتر متمرکز بر تاریخ ریاضی دوره اسلامی بودیم و خیلی کم به سمت تاریخ اختربینی رفتیم و همیشه این احساس نیاز وجود داشت که تعدادی از آثار کلاسیک مستشرقان خوب در زمینه اخترشناسی را به فارسی ترجمه کنیم و با موضوع و اصطلاحات مشخص آن که در مقالات بینالمللی این رشته شکل گرفته آشنا شویم. خوشحالم که دوستان تاریخ هنر در این زمینه به ما کمک کردند. این مجموعه از دید اختربینی مهم است؛ زیرا معمولاً در ابتدای هر مقاله خلاصهای از نظریههای اختربینان دوره اسلامی آمده و پس از پرداختن به این نظریهها که به صورتی بسیار منظم و مرتب قرار گرفته، ریشهشناسی اشکال و ارتباط شمایلنگاریها در طول تاریخ با شمایلنگاریهای پیش از دوره اسلامی بررسی شده است و همچنین اینکه در خود دوره اسلامی چه عناصری به این شمایلها اضافه شده نیز مورد کاوش قرار گرفته است. در این کتاب هم اِلِمانهای نجومی و هم اِلِمانهای هنری و طراحی ریشهیابی میشود و از این دید مجموعهای بسیار بینظیر است.»
مهدی گلچینعارفی، عضو هیئتعلمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، در باب لزوم ترجمه این کتاب گفت: «ما در تاریخ نجوم فعال بودهایم اما در این حوزه که صور نجومی را از دید تاریخ هنر ببینیم فعال نبودهایم. خیلی خوب است که ما امروز در زبان فارسی متنی داریم که تا سالها میتوانیم در زمینه تاریخ هنر صورتهای نجومی، به آن رجوع کنیم.»
وی همچنین درباره لزوم تخصص مترجم ادامه داد: «ترجمه این کتاب اتفاق بسیار خوبی است که آقای رضازاده تصمیم به انجام آن گرفتند؛ زیرا از دید من فرد مناسبی این ترجمه را انجام داده است. ما همیشه در عرصه تخصصی تاریخ هنر مشکلی داشتیم و آن هم ترجمه تخصصی تاریخ هنر به دست نامتخصصان بوده است. بهتازگی با مترجمانی روبهرو شدهایم که به صرافت ترجمه تخصصی میافتند و در آن زمینه خودشان تخصص دارند؛ یعنی متخصص هستند و این کار خیلی مهمی است و نمونه این نوع ترجمه، همین کتاب است.»
عضو هیئتعلمی دایرهالمعارف اسلامی پس از خواندن چند سطر از کتاب گفت: «کتاب پر از پارههای درخشان است و من برای اینکه شما، خواندن روان متن تخصصی را احساس کنید و ببینید که ما چقدر از این جنس ترجمه محروم بودهایم، این سطرها را خواندم. این کتاب سرشار از توضیحاتی است که بسیار قابل فهم است. شما با معمایی حلشده طرف هستید. این ترجمه ریزهکاریهایی دارد که رعایت شده و این کار باعث شده است که ما بتوانیم کتاب را روان بخوانیم و وارد بخشهای دیگری از ترجمه شویم. ظرایفی در این متن است که لبّ مطلب را بیدردسر به ما منتقل میکند و این جای بسی شکر و سپاسگزاری دارد.»
طاهر رضازاده، استادیار دانشکده هنر دانشگاه علوم و تحقیقات، که مترجم کتاب است سخنان خود را در باب ترجمه این کتاب اینگونه آغاز کرد: «منطق چینش مقالاتی که انتخاب کردم از آنجا بوده است که متوجه شدم ما با سه نوع نقش در اخترشناسی جهان اسلام مواجه هستیم. بخشی از این نقوش، اخترها (هفت اختر در اختربینی اسلامی) هستند و بخش دوم نقوش صور فلکی و مخصوصاً نقوش منطقهالبروج هستند و در آخر نوع سوم نقوش، ترکیبی از صور منطقهالبروج با اختران هستند. من مقالهای را که درباره اخترها و تشریح شمایلنگاری آنها نوشته شده بود، در ابتدای کار گذاشتم که البته ترجمه خودم نیست و خانم خسروشاهی آن را ترجمه کرده است. در اختربینی اسلامی ما بهطور رسمی با هفت اختر و به صورت غیررسمی با هشت اختر سروکار داریم؛ بنابراین در مقاله دوم به این اختر هشتم پرداختم. مقاله دوم در ادامه مقاله اول است. در مقاله سوم مبحث صور فلکی و نقوش منطقهالبروج را گذاشتم. نویسنده در آنجا شمایلنگاری صور منطقهالبروج را بهصورت کامل بیان میکند و هم تصاویر را دستهبندی و مرتب میکند و هم ارتباطی با انواع نسخ مصوّر دیگر برقرار میکند.»
وی در ادامه سخنان خود گفت: «مقاله سوم بهنوعی در متون تاریخ هنری، مونوگرافی به شمار میآید؛ چون به اثری هنری اختصاص پیدا کرده و آن نسخه مصوّر رساله صورالکواکب ثابته موجود در کتابخانه بادلیان آکسفورد است. در ادامه، مقاله ویلی هارتنر را آوردم که مجموع مقالات را جمع کرده است. متن پایانی کتاب، کاتالوگ اشیای مزیّن به صور منطقهالبروج و اختران موجود در موزه متروپولیتن است. نویسنده دوازده شئ برای دوازده صورت منطقهالبروج و هشت شئ برای هشت اختربینی اسلامی انتخاب کرده است.»
نشست با پرسش و پاسخ حاضران و مترجم به کار خود پایان داد.