روزنامه بینالمللی گوانگمینگ، به مناسبت پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و چین، با بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر، گفتوگو کرد.
روزنامه بینالمللی گوانگمینگ، به مناسبت پنجاهمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و چین، با بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر، گفتوگو کرد. به گزارش روابطعمومی فرهنگستان هنر، به مناسبت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک دو کشور، با همکاری بخش فرهنگی و رایزنی سفارت چین در تهران، گفتوگویی فرهنگی فیمابین بهمن نامورمطلق، رئیس فرهنگستان هنر، با وانگ منگ، رئیس سابق وزارت فرهنگ و هنر چین و نویسنده معاصر و محقق فرهنگی، و شیاء شنگ بینگ، دبیرکل مرکز ارتباطات و رئیس بخش بینالملل روزنامه بینالمللی گوانگمینگ (Guangming Daily)، منتشر شد. این گفتوگو با عنوان «عشق و علاقه به فرهنگ و هنر، ابزاری برای غلبه بر بیماری و ویروسهای طبیعی و فکری» در روزنامه بینالمللی گوانگمینگ به چاپ رسید. گفتنی است روزنامه گوانگمینگ با تیراژ روزانه بیش از یکمیلیون نسخه، دومین روزنامه بزرگ ملی و جامع در چین است. در 16 آوریل سال گذشته، این روزنامه صفحهای جدید به نام «گفتوگوی بینالمللی گوانگمینگ» با تمرکز بر بررسی چگونگی تأثیر بیماری همهگیر کرونا در جوامع مختلف و تحت عنوان «جامعه با آینده مشترک بشریت» ایجاد کرد. این روزنامه تاکنون، در بیش از هشتاد شماره خود، با رهبران فعلی و سابق سازمانهای بینالمللی، اندیشمندان و محققان فرهنگ و هنر گفتوگوهایی صورت داده و به چاپ رسانده است. * در ادامه، متن مصاحبه روزنامه بینالمللی گوانگمینگِ چین با رئیس فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران را میخوانید:
مصاحبه رئیس فرهنگستان هنر با روزنامه گوانگمینگ
1. بیش از یک سال است که ویروس کُوید 19 در جهان فراگیر شده است. پیامدهای فرهنگی اقدامات انجامشده در این زمینه بر جامعه بشری را چگونه میبینید؟ با پیدایش همهگیری ویروس کرونا، دنیا ناگهان در وضعیتی بحرانی قرار گرفت و برای اولین بار در تاریخ بشر، ایستایی کاملی در حوزههای فرهنگی و هنری جوامع رخ داد. ابتلا به بیماریهای عفونی، مانند وبا و طاعون و سِل، بهعنوان مهمترین علل مرگومیر انسان، از هزاران سال پیش روی داده، اما امروز، سرنوشت انسانها در سراسر جهان، در این دوره زمانی، در برابر این بیماری فراگیر دچار پیچیدگی میشود. بنابراین، میبینیم که زندگی انسان چگونه با این وضعیت در هم تنیده است. در عین حال، باید از دستاوردهای تجربیات و درسهای این دوران استفاده کنیم. همهگیری کُوید 19 بیانگر آن است که سرنوشت جامعه جهانی جدید، بیش از هر زمان دیگری، در هم تنیده شده و این هشداری برای آینده است. به عبارت دیگر، انسجام جهانی لازم است. این همهگیری ما را بر آن داشت تا لختی درنگ کنیم و به گذشته و آینده و خطراتی که جامعه جهانی را فراگرفته است بیندیشیم. این تجربهای منحصربهفرد بود. شرایط فرهنگی و هنری نیز، بهشدت، تحت تأثیر بحران قرار گرفت. فعالیتهای هنری بسیار محدود شد، موزهها و مراکز هنری، گالریهای نقاشی، و جشنوارههای سالانه، در سراسر جهان، از کار بازماندند. باور کنید تنها هنر است که میتواند انسان درمانده امروزی را نجات دهد؛ انسانی که از بیم آلودهشدن به ویروس، گرفتار نبرد با کرونا شده است. اگر بگوییم این هنر است که ما را به دنیای متنوع افکار و اندیشهها و جهانی که آن را فراگرفته پیوند میدهد، سخنی به گزاف نگفتهایم.
2. در زمان همهگیری، مردم کتابهای الکترونیکی میخرند و در خانه میخوانند، در ایوان منزل موسیقی مینوازند یا آواز میخوانند و برخی از آنان در کنسرتهای مجازی شرکت میکنند. زندگی فرهنگی در ایران به چه منوال است؟ نظر شما درباره نقش فرهنگ در مبارزه با بیماری همهگیر چیست؟ از زمان شیوع ویروس کُوید 19، یکی از دستاوردهای مهمْ شکلگیری ژانرهای هنری و شیوههای نوین در زندگی است. در نتیجه، هنرمندان در حال یادگیری روشهای جدید در سازگاری با دنیای جدید برای ابراز وجود هنری در شرایط موجود هستند. ارتباطات مجازی و انتقال احساسات از طریق کنسرتها و نمایش آثار هنری در پشتبام و بهارخوابِ خانهها رویکردی نوین در کاهش آلام و همه دردهاست. در واقع، از این رهگذر، هنر در فرهنگهای مختلف نوعی گسترش و توسعه یافته و ارتباطات غایبانهای جلوهگر شده است. از نظر علمی، هنر ممکن است درمانی برای کرونا نباشد، اما میتواند در جامعه امروزی چارهای برای فشارها و اضطرابهای روحی و روانی در برابر ترس از بیماری باشد. در واقع، هنرمندان روح و روان وحشتزده را التیام میبخشند. هنرمندان ایرانی نیز در این راستا گام میزنند. آنان، با برپایی نمایشگاههای هنرهای تجسمی، اجرای کنسرت مجازی، موسیقی آنلاین، ساخت فیلم، تلاشهایی برای کاهش دردِ ناشی از این امر نشان میدهند. در واقع، هنرمندان، پابهپای پزشکان و پرستاران، در درمان این بیماری سهیم بودهاند و بسیار تلاش کردهاند. بدینترتیب، هنرمندان ایرانی نیز از کادر پزشکی حمایت احساسی و معنوی کردهاند و سزاوار است که از آنان قدردانی ویژه شود.
3. هویت فرهنگی یک کشور در حفظ فرهنگ آن است. ایران، بهعنوان یکی از تمدنهای کهن جهان، میراثی بزرگ دارد. لطفاً چند نمونه از میراث فرهنگی کشور خود را معرفی کنید. دولت تابهحال، برای حفاظت از میراث فرهنگی خود چه اقداماتی کرده است؟ نگاه دولت و مردم ایران به تمدن باستانی خود چگونه است؟ مسئله هویت به گذشته برمیگردد. شخصی که هویت خود را از دست میدهد گذشته خود را از دست میدهد و بالعکس. ایران همیشه به گذشته باشُکوه خود، با آثار بیشمار هنریاش، افتخار میکند؛ آثاری که اکنون در موزههای معروف جهان و ایران نگهداری میشوند. ایران باستان و پس از آن، ایران اسلامی، شاهد گستردگی تمدنی بزرگ بوده است. میراث بهجامانده از «شهر سوخته» و «تمدن جیرفت» در زمان پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان و همچنین، میراث دوران غنی اسلامی دلیلی بر شُکوه هنر ایران است. حفاظت از آثار گذشته و میراث هنری وظیفهای ملی و بر دوش همه است، اما در ایران، سازمان میراث فرهنگی کشور مسئول حفاظت و حمایت از بسیاری از بناهای تاریخی است و در این راه، با استفاده از جدیدترین روشها، با تمام امکانات و با کارشناسان، باستانشناسان، پژوهشگران و هنرمندان هنرهای سنّتی و بومی، سعی در حفظ و حراست از میراث فرهنگی و هنری دارد.
4. هویت فرهنگی یکی از شاخصههای قدرت فرهنگی (قدرت نرم) و یکی از مؤلفههای مهم حاکمیت ملی است. به گفته شی جین پینگ، رئیسجمهور چین، هویت فرهنگی یکی از عناصر و اصول استراتژیک در توسعه ملی است. نظر شما درباره هویت فرهنگی چیست؟ چرا هویت فرهنگی برای بقا و توسعه کشورها مهم است؟ ضمن تأیید نظر صحیح رئیسجمهور محترم چین، باید گفت هویت فرهنگی عنصر مهم قدرت هر کشوری است. هویت اجتماعی افراد در پرتو هویت فرهنگی جامعه و متناسب با آن شکل میگیرد. هویت فرهنگی باعث ایجاد حس تعلق جمعی و همدلی مردم میشود. هویت اقتصادی، نظامی و سیاسی نیز چهره ملت را شکل میدهد و به رفاه، امنیت و پویایی کمک میکند؛ اما این هویت فرهنگی است که باعث بقای کشور میشود. امروز، کشوری که هویت فرهنگی خود را حفظ نکند در خطر است. بعضی از فرهنگها، بهراحتی، مغلوب فرهنگهای دیگر میشوند، در حالی که بعضی دیگر موضعی سخت دارند. هویت فرهنگی خاطرات تاریخ و تجربیات و بهویژه احساسات و نگرشهای مشترک نسبت به جهان پیرامون است که موجب انسجام، هماهنگی و همدلی ملی میشود.
5. اخیراً، در کشورهای غربی، برخورد تمدنها به نظریهای نسبتاً فراگیر تبدیل شده است، زیرا، تفاوت فرهنگها و تمدنهای مختلف، در نهایت، به تشدید درگیریها و جنگها (چه جنگ سرد و چه جنگ نظامی) میانجامد. نظر شما در این باره چیست؟ این نظریه از دیرباز در دنیای غرب فعال بوده است. غربیها همیشه در طول تاریخ احساس عزتنفس داشتهاند. امروز، خود غرب به این نتیجه رسیده است که کُره زمین دیگر نمیتواند تنِش را تحمل کند و به دنبال برتری یک کشور بر کشور دیگر باشد و باید نگاهی همدلانه به کل جهان ایجاد کرد. چارهای نیست جز گفتوگو بین فرهنگها، تمدنها و ملتها، برای سرنوشتی عادلانه برای همه انسانهای روی کُره زمین. بدینترتیب، انسانها به تعادل و هماهنگی جهانی برای دستیابی به آیندهای بهتر نیاز دارند. ایران، بهعنوان اولین کشوری که به گفتوگوی تمدنها پرداخته است، همواره از تعامل ملتها با یکدیگر بر اساس احترام متقابل و ارزش انسان حمایت کرده است. بنابراین، باید از هر یک از میدانهای ایجادشده در جهان برای گفتوگو و تعامل بین دولتها و ملتها و فرهنگها برای دستیابی به صلح جهانی استفاده کرد.
6. چین از تبادل و یادگیری متقابل بین تمدنها حمایت میکند و معتقد است که تمدنهای مختلف باید به یکدیگر احترام بگذارند. پروژه «یک کمربند ـ یک راه» که رئیسجمهور چین، شی جین پینگ، پیشنهاد داده است، اهداف دوگانه تسهیل تجارت و تبادل بین تمدنها را ارائه میدهد. نظر شما در این باره چیست؟ ایران، بعد از انقلاب، بهویژه با رویکرد و دیدگاه مقام معظم رهبری، بیشازپیش، آماده گفتوگو با جهان شرق است. در دوران پیش از انقلاب، گفتوگو فقط با دنیای غرب صورت میگرفت. اما امروز، ما با غرب و شرق صحبت میکنیم. از آنجا که ما به شرق نزدیکتریم و تاریخ و نگاه و روحیات ما به هم نزدیکتر است، شرق برای ما ویژه است. اگر چین میخواهد روابطی عمیق با دیگر کشورها برقرار کند، باید تبادل و گفتوگوی دوجانبه را در نظر بگیرد. اگر چیزی یاد گرفت، چیزی یاد بدهد. به عبارت دیگر، اگر فایده بُرد، طرف مقابل هم سود کند. این رابطه باید در همه سطوح متقابل باشد. مشکل غربیها این است که این اصل سودمندی روابط دوجانبه را در کشورهایی که با آنها پیمان میبندند رعایت نمیکنند و به همین دلیل، کشورهایی مانند آمریکا جایگاه خود را در دنیا از دست میدهند. اگر چین بتواند با کشورهایی مانند ایران رابطه متوازن و تعاملی برقرار کند، به گونهای که علاوه بر دولت نظر مردم را نیز جلب کند، میتواند به روابط پایدار و بلندمدت امیدوار باشد. بنابراین، چین باید تصویری از روابط متوازن را در چشم مردم کشورها ایجاد کند و دل آنها را به دست آورد.
7. فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران چه نقشی در ایجاد و معرفی هویت فرهنگی و تقویت تبادلات بین تمدنها دارد؟ وظیفه اصلی ما حفظ و توسعه هویت فرهنگی است. بر اساس اساسنامه و جایگاه رفیع فرهنگستان که زیر نظر مستقیم رئیسجمهور است، اولین ضرورت و دلیل وجود چهار فرهنگستان در ایران، حفاظت از هنر، ادبیات، علم و پزشکی است. برای حفظ و توسعه هنر، نمیتوان کشورهای دیگر را نادیده گرفت. خودشناسی بی شناخت دیگری ممکن نیست. خودشناسی در خلأ و خلوت ممکن نیست و اولین قدم گفتوگو با تمدنهای دیگر بهویژه تمدنهای همجوار است. نکته بعدی توسعه و ترویج هنر است که از دیگر وظایف فرهنگستان هنر است. هنر را باید از رکود بیرون آورد و این امر بی گفتوگو با تمدنهای دیگر و بی استفاده از تجربیات دیگر و انتقال تجربیات خود به دیگری ممکن نیست. هنر مرز نمیشناسد و شاید سریعترین پدیده برای ارتباطات فرامرزی باشد. پس، فرهنگستان هنر ایران دو وظیفه دارد: یکی پاسداری از هویت و ماهیت هنری که نگاه به گذشته دارد و دیگری توسعه هنری که برخاسته از آیندهنگری است. ما معتقدیم بی شناخت دیگری نمیتوان خود را شناخت. ما به این شناخت نیاز داریم و از گفتوگو بین تمدنها و فرهنگها استقبال میکنیم.
8. شیوع بیماری همهگیر اهمیت جامعهای با آینده مشترک برای بشریت را برجسته کرده است. رابطه بین پیشنهاد چین برای تقویت هویت فرهنگی، همزمان با یادگیری بین تمدنها، و ایجاد جامعهای انسانی با آینده مشترک را چگونه ارزیابی میکنید؟ ایرانیان برای اولین بار در جهان نظریه گفتوگوی تمدنها را در مقابل نظریه برخورد تمدنها، که آمریکاییها ارائه کردند، مطرح کردند. ایران یکی از کشورهای نظریهپرداز در زمینه گفتوگو و تعامل فرهنگهاست. ایرانیان از گفتوگو استقبال میکنند، اما گفتوگوی دوجانبه، نه سلطه. آیندهای مناسب با نظریه ایرانی یعنی گفتوگو و تعامل تمدنها بر اساس رویکرد بُرد ـ بُرد. ما به گفتوگو با احترام متقابل و حفظ تنوع و تمدن و هویت فرهنگی نیاز داریم. در صورت عملیشدن این نظریهها، میتوان شاهد جهانی صلحآمیز همراه با رفاه و آرامش در آینده بود.
9. در صورت امکان، درباره روابط فرهنگی چین و ایران صحبت میکنید؟ خوشبختانه، شرایط کنونی شرایطی بسیار مناسب برای توسعه روابط فرهنگی و بهویژه روابط هنری ایران و چین، این دو تمدن بزرگ آسیایی است. روابط تجاری و سیاسی دو کشور در شرایط کنونی خوب است، اما روابط فرهنگی و هنری، آنچنانکه باید، رشد نکرده و متناسب با توسعه روابط در دیگر حوزهها نیست. امیدواریم دو آکادمی هنر ایران و چین بتوانند شرایط را برای تعامل بیشتر دو کشور فراهم کنند. ما حرفهای بسیاری برای گفتن به هم داریم. مثلاً، سینمای ایران حرفهای فراوانی برای گفتن دارد. چین هم حرفهای خوبی برای ما دارد. بهعنوان مثال، ما علاقهمند به شنیدن و تبادل نظرها و تجربیات درباره هنر دیجیتال در چین هستیم.
10. نظر شما درباره نقش پروژه «یک کمربند ـ یک جاده» در تقویت یادگیری متقابل تمدنها چیست؟ درباره جاده تککمربندی و نقش ایران، باید بگویم که جاده ابریشم، به دلیل مزایایی که برای همه در طول تاریخ داشته، به جادهای اسطورهای تبدیل شده است که امروز، همه از آن صحبت میکنند. اکنون، در شرایطی جدید زندگی میکنیم. شاید نتوان شکل فیزیکی آن جاده را حفظ کرد، اما روحیه و ارتباطات سودمند بین کشورهای جهان توسط کشورهایی تأثیرگذار، مانند ایران و چین و هند، قابل حفظ و احیاست. کاری که میتوان با جاده ابریشم و طراحی کمربند یکراه در ذهن و روح ملتها و ایجاد ارتباط بین ملتها، بهویژه ملتهای شرقی، انجام داد بسیار مفید و از ضروریات زمان ماست. ملتهای شرقیة متأسفانه، ملتهایی منسجم نیستند، اگر بتوانند متحد شوند، بسیار قدرتمند خواهند بود.
و نکته پایانی برای اجرای این موضوعات، نظر من این است که امکان و شرایط گفتوگوی بین هنرمندان دو آکادمی ایجاد شود. ما زمینههای گفتوگو بین هنرمندان دو کشور، راهاندازی شهرکهای هنری مشترک، و پذیرش و توسعه هنرهای مشترک را ارائه میدهیم. برگزاری نمایشگاههای مشترک نیز ضروری است. خوب است کارگروه عملیاتی زودتر تشکیل شود و متفکران وارد گفتوگو و همآفرینی شوند. |
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |