همایش «روایت شهرها، شهر روایتها» از جمله همایشهایی است که معاونت پژوهشی و هنری فرهنگستان هنر، با همکاری نهادهای علمی و پژوهشی، بر اساس نگاه به فلسفه وجودی تعدد روایتهای موجود از شهر، در سال 1401، برگزار خواهد کرد. دبیری علمیِ این همایش را احمد شاکری، عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطاتِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بر عهده دارد. به همین مناسبت، با وی گفتوگویی کردیم تا از کموکیف این همایش مطّلع شویم.
گفتوگو از مولود زندینژاد
همایش «روایت شهرها، شهر روایتها» از جمله همایشهایی است که معاونت پژوهشی و هنری فرهنگستان هنر، با همکاری نهادهای علمی و پژوهشی، بر اساس نگاه به فلسفه وجودی تعدد روایتهای موجود از شهر، در سال 1401، برگزار خواهد کرد. دبیری علمیِ این همایش را احمد شاکری، عضو هیئتعلمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطاتِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بر عهده دارد. به همین مناسبت، با وی گفتوگویی کردیم تا از کموکیف این همایش مطّلع شویم. منظور از روایتهای شهر چیست؟ روایت جنبهها و زوایای بسیاری دارد اما در یک تعریف، روایت نوعی کنش مقاومتی در برابر فراموشی است. روایت شهری هم در سادهترین تعریفِ ممکن میتواند شکلهای متفاوت این تلاش برای بیان تجربه زیسته و چگونگی زیستن در قالب قابی به نام شهر باشد؛ بهعبارتی دیگر، میان شهر و اجزای آن نسبتی از تجربه زیستن هست که در روایت تجسم مییابد. این روایتها در مطالعات مرتبط با جغرافیایی فرهنگی در شهرها، کلانشهرها یا جهانشهرها اهمیت ویژهای دارند و از منظرهای مختلف قابلبررسیاند. اصولاً وقتی از فضا صحبت میکنیم، روایتهای متعددی در رابطه با هر فضا در نظر میگیریم. فضاها میتوانند دربرگیرنده فضاهای شهری، فضاهای انسانی، فضاهای صوتی، فضاهای بصری و انواع فضاهایی که شکلی از زیست میگیرند باشند و به همین دلیل، امکانی داریم که شهر و حوزههای مختلف آن را بهعنوان نمونهای مطالعاتی از منظرهای مختلف بررسی کنیم. آیا تاکنون درباره روایتهای شهری از منظر هنر پژوهش شده؟ پیشینه پژوهش در این حوزه پراکنده است و به نظرم، تا به حال، از منظر هنر کمتر به آن پرداخته شده است. یکی از مباحثی که در این حوزه مطرح است جایگاه هنر و ادبیات در روایتهای شهری است. نمونههای مطالعاتی تاکنون در کشورمان از منظرهای معماری و جامعهشناسی و برخی دیگر از موضوعات بهصورت موردی انجام شده، اما از جایگاه هنر در شهر، به آن پرداخته نشده یا بسیار اندک و موردی به آن توجه شده است. پیشینه پژوهشی مختصری از آنچه امروزه نقشهبرداری ادبی و هنری نامیده میشود وجود دارد که تلاش این همایش گسترش این نگاه و دریافت روایتهای متعدد از شهری است که ساکنان را در برمیگیرد. هدف از مطالعات روایتهای شهری در زمینه هنر چیست؟ در این نوع مطالعات، هدف آن است که دریابیم چگونه بهواسطه هنر و ادبیات میتوان فضاهای شهری را به جایی برای زیستِ انسانی مطلوب نزدیکتر کرد. مهمترین بخش در روایتشناسی تحلیل فضاهاست و خود این مبحث هم ابعاد مختلفی دارد. اصولاً، وقتی درباره فضاها صحبت میکنیم، معمولاً، با مؤلفههایی سروکار داریم که میتوان به سبک مکان، روح فضا، مَفصلبندی فضا، ساختار قدرت و مواردی از این دست اشاره کرد. بهعنوان نمونه، نگاه مطالعات صلح به شهر نگاهی جالب است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ما نیاز داریم در شهری که در آن زیست میکنیم، جریانسازی کنیم. برای جریانسازی از طریق شهرخوانی، نیاز داریم روایت به دست آوریم. فرهنگستان هنر قرار است با چه هدف و دیدگاهی این موضوع را دنبال کند؟ فرهنگستان هنر، بهعنوان اتاق فکر این حوزه، میتواند نقشه راه و توصیههای سیاستی لازم را برای نهادهای مرتبط با این حوزه از مسیر چنین تجربیاتی فراهم کند. بر همین اساس، یک راه آن است که بشود روایتهایی را به دست آورد که بتواند با توجه به جایگاه هنر در شهرهای مختلف، توصیههای سیاستگذاری مناسب هنری برای مدیران و سیاستگذاران و برنامهریزان شهری داشته باشد و درواقع، آیندههای ممکن را برای حضور هنر در شهر به نحو مطلوب ترسیم کند. به عبارتی دیگر، به کمک روایتها، زاویه نگاهی را که بر فضاهای شهری حاکم است تلطیف کند و بهواسطه هنر، شهر جای بهتری برای زندگی شهروندان شود. بنابراین، در این همایش، تلاش میشود از منظرهای مختلف میانرشتهای، به خوانشهای متفاوت از مفهوم شهر و روایتهای پیرامون آن و همچنین، مواجهه روششناختی با پدیده شهر، از بوطیقای شهر تا ژئوکرینیک و نظریههای متأخر این حوزه در رابطه با شهروند ـ مسئول، پرداخته شود. علاوه بر هشت محور مشخص شده در همایش، پرسشها هم فراوان است. در واقع، این همایش تلاشی است برای خوانش حد فاصل دو فضای شهر و خانه. روایتهایی که از این فضاها میشود باید روایتهایی معتبر باشد؛ هرچند به نظر میرسد عملاً غیرممکن است که با نظریههای تصویرشناسی یا بازنمایی بتوان تصویر و روایت واحدی از شهر داشته باشیم. نظریهپردازان بر این اساس معتقدند شهر در برهههای زمانی متفاوت و حتی در ساعاتی از شبانهروز، تصویرهایی متفاوت ایجاد میکند و روایتهای مختلفی به دست میدهد؛ بنابراین، روایتی که ما از شهرها داریم چقدر میتواند به شهر روایتها نزدیک باشد؟ با درنظرگرفتن تمامی جهات، میشود گفت منظور از برگزاری چنین همایشی آن است که بگوییم توجه به این روایتها میتواند در سیاستگذاری اجرایی شهر جایگاهی ویژه داشته باشد. این همایش بر چه هنرهایی متمرکز است؟ دیدگاه غالب در شهر بیشتر بر معماری و طراحی شهری متمرکز بوده است. اما در این همایش، میخواهیم نقش تمامی هنرها مانند سینما و تئاتر و موسیقی را بررسی کنیم که اینها چگونه میتوانند به ساختار فضاهای شهری کمک کنند یا اینکه چگونه معماران ما در حوزههای سیاستگذاری شهری، مدیریت شهری و ساختوساز شهری میتوانند از دیگر جنبههای هنری بهرهمند شوند. بهعنوان نمونه، وقتی میخواهند ارتباط میان حوزه علم را با جامعه و صنعت بیان کنند، در کنار مدیران تصمیمگیر که ممکن است مدیر شهری باشد یا مدیر یک کارخانه خودروسازی، همیشه متخصصانی قرار میدهند که کارشان نشانهشناسی، طراحی و امثال آن است و مشورت میدهند تا زوایایی را که مدیران ممکن است نبینند به آنها بنمایانند. در اصل، نتایح این همایش میتواند در راستای کمک به شکلگیری و توسعه این نگاه در مدیریت فضاهای انسانی و شهری به کار رود. روایتها چه نقشی در هویت شهری دارند؟ شهر بدون روایت معنایی برای زندگی ندارد. هویت شهرها بهواسطه روایتهای آن شکل میگیرد. هویت شهرها ترکیبی از هویت محلاتی است که در آن قرار گرفتهایم. بافتهای قدیمی شهر بهعنوان موزه شهر تلقی میشوند و خوانشی از فضاهای کهن شهرند که در این ایده، موزه شهر را دنبال میکنیم. ما عملاً برای بافتهای کهن شهر، رویکرد «موزه شهری» نداشتیم. در کنار آن، ایدهای به نام «خانهموزه» داریم که در گذرهای فرهنگی و هنری، بهتازگی، جدّی گرفته میشود و نهادهایی مرتبط با آن فعالیت میکنند. این روایتها کمک میکنند وقتی ما گذرگاه فرهنگی یا هنری تشکیل میدهیم، هویت محلات را در نظر بگیریم. بهعنوان مثال، در شهر پاریس، «مرکز ملی هنر و فرهنگ ژرژ پمپیدو» که در سال ۱۹۷۷، به نام ژرژ پمپیدو، رئیسجمهور فرانسه، برپا شد، بزرگترین موزه هنر مدرن در جهان است و شامل موزه ملی هنر مدرن، مرکز طراحی صنعتی، و اداره توسعه فرهنگی است. نمایشگاههای هنری و فرهنگی نیز همیشه در آن برپاست. دو ارگان مهم دیگر یعنی کتابخانه عمومی مرجع و بنیاد پژوهش و هماهنگی موسیقی و آکوستیک نیز بخشی از این مرکز است. فارغ از اینکه این مرکز یکی از مراکز مهم کشور محسوب میشود، از لحاظ ساختاری، طراحی خیابانهایی که به این مرکز منتهی میشوند نیز قابلتأمل است و پشت آن ایدهای آیندهنگرانه وجود داشته که در یک بازه زمانی پنجاهساله به محلات آن هویت بخشیده است. مهم آن است که ابتدا روایتهایی از شهر که هویت آن را میسازند به دست آوریم. این روایتها ممکن است بر اساس خیابان، کوچه، شکل خانه و... باشند که به آن «شکل شهر» گفته میشود، و بدین طریق، بتوانیم هویت بافتها را احصا کنیم. حالا اینکه از منظر روایتهای شهری چقدر میتوانیم به آرمانشهر نزدیک شویم و آیا مهندسی فضا این امکان را به ما میدهد یا نه، مبحثی دیگر است. حتماً میدانید که در حوزه ادبیات، امروزه، رمانهای شهریای داریم که نوعی نقشهبرداری ادبی تلقی میشوند؛ ولی ما حضور هنر را در این فضا کمتر شاهدیم و باید این روایتها را از فضای انتزاعی خارج و به فضای واقعی نزدیک کنیم. شهرها محصول ساختوسازهایی هستند که در برهههای زمانی متفاوت توسعه یافتهاند و تغییر چهره شهر بهسادگی امکانپذیر نیست. حال، با توجه به این مسئله، چگونه باید در این امر کمک کرد؟ یکی از مشکلات ما در حوزه شهری نداشتن روایت و تاریخ شفاهی از محلات مختلف است، در صورتی که همه بافتهای شهری برای خود روایتهایی دارند. بهعنوان نمونه، از محله پاچنار یا زرگنده تهران هیچ روایتی موجود نیست یا اگر هم روایتی بوده، به چشم نیامده و استفاده نشده است. ما میخواهیم توسط روایتها مکانی را حفظ کنیم یا تعاملات موجود در آن فضا را ترسیم کنیم. بهعنوان مثال، میتوان نشان داد چگونه میتوان یک مرکز فرهنگی و هنری را در یک ساختار شهری قرار داد که آن فضا از لحاظ کارکرد، بهترین حالت برای ساکنان آن محله باشد. اینجا علاوه بر حضور معماران، وجود کسانی مانند نشانهشناسان و پژوهشگران حوزه مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی و دیگر حوزهها، ضروری به نظر میرسد تا در مسیر تصمیمگیری صحیح پیش بروند. همه اینها به ما کمک میکنند که تلاش کنیم نه یک روایت واحد بلکه روایتهایی متعدد برای توصیه سیاستی شهرسازی داشته باشیم و در نوسازیها، نقش هنرهای شهری را تعریف و پُررنگ کنیم و به اصلاح آن کمک کنیم. آیا هر نوع روایتی در این امر به ما کمک میکند؟ راویان چه کسانی هستند؟ هر نوع روایتی که بتوانیم شهرمان را با آن هویتبخشی کنیم، از روایت کودکان تا روایت کهنسالان و حتی روایتی که نویسندگان و جامعهشناسان و نشانهشناسها دارند، کمک میکند تا به تصویر واقعی شهر نزدیک شویم. ما باید روایتهای متعددی داشته باشیم. کنشهای انسانی در روایتها چه نقشی ایفا میکنند؟ وقتی از تحلیل فضا صحبت میکنیم، دو تعریف پیش رو داریم؛ یکی مکان که تعریف فیزیکی است و دیگری فضا که شامل روابط، انسانها و مکانهایی است که در آن قرار گرفتهاند. وقتی فضایی را میخواهیم تحلیل کنیم، آدمها و کنشهای آنها اهمیت بسیاری دارند و از تعامل بین این کنشهای مختلف است که روایتها شکل میگیرند و اصولاً، روایت بر اثر کنشهای ناهمگون انسانها شکل میگیرد و اینکه چقدر کنش در روایت تأثیر دارد، مبحثی نظری و طولانی است. ما در یک فضا و بهواسطه یک نفر در برهههای زمانی متفاوت میتوانیم روایتهای مختلفی داشته باشیم و حتی روایت یک فرد در سنین مختلف تفاوت دارد. همانطور که روایت یک خردسال، یک جوان با روایت یک میانسال در یک فضا و یک محله متفاوت است و عملاً این به ما نشان میدهد که عمل بازنمایی در مورد شهر تابعی است از آنچه شهر به ما نشان میدهد و به نظر میرسد که بازنمایی یک شهر امری ممکن نیست و تصویرهایی که از شهر داریم خوانش روایتهای مختلف است که مانند تکههای موزاییک کمک میکند که در کنشی که نسبت به فضا داریم، بهترین کنش را داشته باشیم. بهعنوان مثال، در مواجهه با یک فضای شاد بازی چه عکسالعملی داشته باشیم یا در فضای خشمگین چگونه رفتار کنیم. در برخی از مواقع، میبینید که حتی بوقزدن تبدیل به گفتمان خاصی در یک شهر میشود. کنشهای شهری تابعی است از آنچه در شهر رخ میدهد و در واقع، بر اساس هر کدام از کنشهای شهری یک گفتمان جدید شکل میگیرد که به همین دلیل، روایتهای هر شهر نیز متفاوت خواهد بود. حتی امروزه، بسیاری از نویسندگان بر اساس همین امر، شخصیتهای داستانها و رمانهای خود را انتخاب میکنند و مینویسند. آیا به متون کهن نیز در این همایش اشاره خواهد شد؟ بلی؛ چندین چکیده مقاله که تاکنون به دبیرخانه ارسال شده اشاره به متون کهن دارند و ما نیاز به روایتهای گوناگون از گذشته تاکنون و حتی بررسی بازنمایی متون کهن در متون مدرن داریم. چند چکیده مقاله به دبیرخانه ارسال شده است؟ تاکنون 35 چکیده دریافت شده و احتمال افزایش چکیدهها بالاست؛ چون دوستانی در تماس با عوامل اجرایی همایش، از برگزاری چنین همایشی اظهار بیاطلاعی میکردند. سفارش مقاله نیز خواهید داشت؟ ما تا برگزاری همایش، که در خرداد 1401 خواهد بود، چهار پیشنشست و مجموعاً 12 سخنرانی خواهیم داشت که به نظر میرسد با این تعداد و حجم مطلب و ایده، نیاز به سفارش مقاله نخواهد بود. در دو پیشنشست قبل هم، از منظر ارتباطات و ادبیات به روایتهایی رسیدیم که بخشی از آن تا حالا کمتر شنیده شده بود. میخواهم بگویم حوزه مطالعه وسیع است و دغدغه بسیار. مهم این است که هر کدام از ما با دغدغههای خودمان در زندگی واقعی، به روایت مرزهای خود با فضاهای اطراف بپردازیم. و در آخر، اگر نکتهای هست، بفرمایید. از شما سپاسگزارم و امیدوارم تلاشهای در این مسیر، که در راستای مطالعات روز این حوزه تعریف شده است، نتایجی درخور داشته باشد.
|
||
نام : | |
ایمیل : | |
*نظرات : | |
متن تصویر: | |